برگزاري اولين همايش موفقيت تحصيلي

مورخ  91/03/20 اولين همايش بزرگ موفقيت تحصيلي با دعوت از استاد و مشاور برجسته دانشگاه سيد محسن عبدالله پور با حضور 112 نفر از طلاب و اساتيد مدرسه در سالن اجتماعات حوزه علميه برگزار گرديد که مهمترين عناوين برنامه هاي آن شامل : اصول برنامه ريزي - روش افزايش تمرکز - منترل افکار مزاحم و کاهش اضطراب بود.

گزارش کار تبليغي طلاب حوزه علميه حضرت زينب « س» دهدشت در مراسم اعتکاف

 

 

: x-small;">گزارش فعاليت تبليغي طلاب حوزه علميه حضرت زينب س دهدشت در مراسم اعتکاف

حضور 35 نفر از طلاب و اساتيد حوزه علميه حضرت زينب در 18 مساجد شهري و روستايي هم به صورت معتکف و هم به صورت سيار جهت پاسخگويي به مسائل شرعي و سخنراني پيرامون مسائل مختلف اخلاقي و …

اجراي برنامه هايي نظير قرائت قرآن - قرائت ادعيه هاي متناسب اعمال اعکتاف و انجام اعمال خاص مسائل اعتکاف

برگزاري مراسم جشن ويژه ولادت مولاي متقيان امام علي (ع)

برگزاري مراسم سوگواري و عزاداري به مناسبت رحلت جانگذار بنيانگذار انقلاب اسلامي حضرت امام خميني « ره» و قيام خونين پانزده خرداد

برگزاري مراسم سوگواري و عزاداري ويژه رحلت جانگذار حضرت زينب « س» ام المصائب

تهيه جزوه پيرامون مسائل اعتکاف و تقسيم بين طلاب و اساتيد مبلغ در مساجد

در ضمن متن جزوه اعتکاف به شرح ذيل مي باشد :


صدای پای “رجب"می آید… این الرجبیون؟

 

اعتکاف ،درس پیش نیاز دانشگاه رمضان

فقط کافیست گوش دل باز کنی فرشتگان مقرب الهی آماده میزبانی از میهمانان الهی در ضیافت “رجب المرجب” می باشند.

حلول این ماه سراسر نور که از لحظات ابتدایی حلول قمرش “اهل دل"نیک میدانند که” گاه عشقبازی با “رب العالمین” فرا رسیده است. دستان تمام مخلوقات الهی وآدمیان بیش از همیشه به “آسمان “نزدیک است آری تا بهشت راهی نیست…. نهر “رجب:در “جنات عدن الهی “انتظار دلهای بازگشته به درگاه الهی  را می کشد تا خالدین فیها…. و اعتکاف ایام البیض رجب المرجب خود بهترین وآسانترین راه رسیدن به قرب الهی است

هرگز نمی‏توان ارزش همه زمان‏ها را برابر دانست، چنان که نمی‏توان همه مکان‏ها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکان‏ها ارزشی والا دارند.

ماه رجب ارزشمند است، در روایات رسیده از ناحیه معصومین علیهما السلام ماه” امیرالمومنین علیه السلام” است چنانکه ماه شعبان ماه “پیامبر گرامی اسلام” وماه رمضان ماه” خدا” .تعبیر ودریافت حقیر از این عبارات آسمانی این است که شناخت ومعرفت به مولایمان حضرت امیرالمؤمنان و وجود نازنین وروحانی اشرف مخلوقات رسول هدایت حضرت محمد صل الله علیه وآله راه شناخت ومعرفت به ذات ربوبی حق تعالی است.

رجب المرجب “ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می‏زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می‏نوازد.

اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا،

 

 

هم‏کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرت‏ها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز، زیباترین هنر آدمی است.

غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و به از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات.

 

اهل اعتکاف مورد توجه امام زمان (عج(

کلام رهبری

عقیده‌ی ما این است که امام زمان (أرواحنا فداه) متوجه و ناظر بر رفتار و عمل ماست؛ اعمال ما بر او عرضه می‌شود.

 

تجمع دشمن شکن اعتکاف

شما جوانان عزیز بدانید، در هرجایی که یک تظاهرات اسلامی یا انقلابی یا دینی از خودتان نشان می‌دهید وقتی در مجالس دعا شرکت می‌کنید، وقتی در مجامع اعتکاف‌ شرکت می‌کنید، وقتی در تظاهرات بیست و دوم بهمن شرکت می‌کنید، وقتی در روز قدس شرکت می‌کنید، وقتی مسئولان کشور مثل رئیس‌جمهور و دیگران را مورد احترام قرار می‌دهید از هر حرکتتان که نشان‌دهنده‌ی دین‌داری و علاقه‌مندی شما به انقلاب باشد، منافقین به خودشان می‌لرزند و ناراحت می‌شوند! این‌ها همان کسانی هستند که با حرف‌های خود، با اظهارات خود، با موضع‌گیری‌های خود، با تبلیغات خود، احیاناً با دخالت خود در بعضی از اغتشاش‌ها، دشمن خارجی را امیدوار می‌کنند و دشمن خارجی خیال می‌کند که حال باید به سمت تصرّف ایران، تسلّط بر ملت ایران و در هم شکستن مقاومتِ انقلابیِ بیست و یک‌ساله‌ی ملت ایران بیاید. در واقع این‌ها مقصّرند؛ این‌ها به دشمن روحیه می‌دهند.

 

اهمیت توجه به روح عبادت

در محیط دانشجوییِ جوان، پرداختن به معارف دینی، پرداختن به الگوهای دینی، توسلات به پروردگار، توسلات به ائمه (علیهم‌السّلام)، خواندن دعای عرفه، برگزاری مراسم اعتکاف‌ و خواندن نماز جماعت، بسیار خوب است. البته این را هم عرض بکنم؛ در مراسم مذهبی به روح مراسم توجه کنید؛ فقط صورت‌سازی نباشد؛ انسان شعری بخواند، اشکی بگیرد یا بریزد. روح دعا و نماز عبارت است از ارتباط با خدا، آشنا شدن با خدا، بهره بردن از معنویت، پاکیزه کردن و پیراستن روح، و پالایش کردن ذهن از وسوسه‌ها.

 

نماز را با توجه و اول وقت بخوانید. تحجر بد است؛ فکر نکردن در لایه‌های زیرین ظواهر، عیب بزرگی است؛ مواظب باشید به این عیب دچار نشوید. حرف‌های زیادی در این زمینه مطرح است که چون وقت نماز نزدیک است، از آن‌ها می‌گذرم. گفت: «یک سینه حرف موج زند در دهان ما». ما با شما خیلی حرف داریم؛ ولی متأسفانه مجال زیادی نیست.

 

اهل اعتکاف مورد توجه امام زمان (عج) می باشند

یک نکته‌ی دیگر در مسأله‌ی مهدویت این است که عقیده‌ی ما این است که امام زمان (أرواحنا فداه) متوجه و ناظر بر رفتار و عمل ماست؛ اعمال ما بر او عرضه می‌شود. این جوان‌های مؤمن ما که در میدان‌های مختلف- چه در میدان معنویت و عبادت و معرفت، چه در میدان کار و تلاش، چه در میدان مبارزه و سیاست، چه در میدان جهاد؛ آن روزی که جهاد مورد احتیاج بود- این‌جور از خودشان اخلاص و شادابی نشان می‌دهند، امام زمان (سلام‌الله‌علیه) را خرسند و خوشحال می‌کنند. اینکه مردم در کشور اسلامی- حالا در کشور مسلمانِ ما- تلاششان این است که بر اداره‌ی کشور، بر پیشرفت امور کشور نظارت داشته باشند، تصمیم بگیرند، اقدام کنند، وارد میدان بشوند؛ و میدان را رها نمی‌کنند که دیگران بیایند و برای آن‌ها تصمیم بگیرند؛ اجازه نمی‌دهند که امتداد خواست‌های استکباری و استعماری در داخل کشور سرنوشت آن‌ها را معین بکند، امام زمان را خوشحال می‌کنند؛ امام زمان ناظر است و می‌بیند. انتخابات شما را امام زمان دید؛ اعتکاف‌ شما را امام زمان دید؛ تلاش شما جوان‌ها را برای آذین‌بندی نیمه‌ی شعبان، امام زمان دید؛ حضورِ شما زن و مرد را در میدان‌های گوناگون، امام زمان دیده است و می‌بیند؛ حرکت دولتمردان ما را در میدان‌های مختلف، امام زمان می‌بیند و امام زمان از هرآنچه که نشانه‌ی مسلمانی و نشانه‌ی عزم راسخ ایمانی در آن هست و از ما سر می‌زند، خرسند می‌شود. اگر خدای نکرده عکس این عمل بکنیم، امام زمان را ناخرسند می‌کنیم. ببینید، چه عامل بزرگی است.

 

اعتکاف در آيات

آیاتی که دربارة اعتکاف نازل شده‌، عبارت است از:

1- وَ عَهِدْنَآ إِلَی‌ََّ إِبْرَ َهِیم‌َ وَ إِسْمَـَعِیل‌َ أَن طَهِّرَا بَیْتِی‌َ لِلطَّـآئـِفِین‌َ وَ الْعَـَاکِفِین‌َ وَ الرُّکَّع‌ِ السُّجُودِ; (بقره‌، 125) و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان پاک و پاکیزه کنید.”

این آیه شریفه اشاره دارد به پیمانی که خداوند متعال از حضرت ابراهیم‌و فرزند بزرگوارش گرفته است تا خانة خدا را برای طواف‌کنندگان و کسانی که در آن‌جا می‌خواهند معتکف شوند پاکیزه کنند.

 

 

 

2-وَأَنتُم‌ْ عَاَکِفُون‌َ فِی الْمَسَـَجِدِ…; (بقره‌، 187) … و در حالی که در مساجد مشغول اعتکاف هستید…” در این آیة شریفه چهار دستور الهی بیان شده است‌; از جملة آن چهار حکم‌، انجام دادن واجبات و مستحبات و ترک کردن برخی مباحات در حال اعتکاف در مساجد است‌.

چنان‌که مشخص است‌، آیه اول‌، مسئلة اعتکاف را در مسجدالحرام و اطراف خانة خدا و آیه دوم‌، اجرای این عمل الهی را در کلیة مساجد بیان کرده است‌.

 

اعتكاف در احادیث

میزان توجه پیامبر(ص) به برپایى اعتكاف، بسیار در خور دقت و تامل است. خداوند متعال، پیامبر خویش را به داشتن خلق و خویى عظیم و بزرگ ستوده است.

«و انك لعلى خلق عظیم( قلم/ ‏4)؛ و در حقیقت تو به اخلاق نیكو وعظیم آراسته هستى»

با این حال، آن حضرت با وجود مسئولیت ‏بزرگ اجتماعى كه بر دوش داشت، خود را از اعتكاف بى نیاز نمى‏دانست.

چنان كه در حدیثى از امام صادق (ع) آمده است: “رسول خدا در دهه آخر ماه مبارك رمضان در مسجد معتكف مى‏شدند و براى آن حضرت خیمه‏اى كه از مو بافته شده بود، در مسجد برپا مى‏شد. پیامبر(ص) براى اعتكاف آماده مى‏شدند و بستر خویش را جمع مى‏كردند.[1]

در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) آمده است: « كانت ‏بدر فى شهر رمضان و لم یعتكف رسول الله (ص) فلما ان كان من قابل اعتكف عشرین. عشرا لعامه و عشرا قضاء لما فاته ،[2] جنگ بدر در ماه رمضان رخ داد، از این رو رسول خدا موفق به اعتكاف نشدند. آن حضرت در ماه رمضان سال آینده  یك دهه را به عنوان همان سال اعتكاف نمودند و یك دهه را نیز به عنوان قضاى سال قبل.

رسول خدا افزون بر اهتمام عملى نسبت ‏به اعتكاف، با بیان فضایل و پاداش بزرگ آن، مؤمنان را به انجام این عمل تشویق مى‏نمودند. در حدیثى از آن حضرت آمده است: «اعتكاف عشر فى شهر رمضان تعدل حجتین و عمرتین ، [3]یك دهه اعتكاف در ماه رمضان همچون دو حج و دو عمره است»

 

 

 


گرچه این حدیث ناظر به اعتكاف به مدت ده روز و در ماه مبارك رمضان است، ولى اعتكاف در كمتر از این مدت (به شرط آن كه از سه روز كم ‏تر نباشد) در غیر ماه مبارك رمضان مخصوصا «ایام البیض‏» به اندازه خود فضیلت و ثواب دارد.

قال رسول اللّه(ص)

اعتکافُ عَشرٍ في شهرِ رمضان یَعدِلُ حَجّتینِ و عُمرَتین.

پاداش اعتکاف ده روز (آخر) در ماه رمضان معادل دو حج و دو عمره میباشد.[4]

 

قال الرضا(ع(

اعتکافُ لیلةٍ في شهر رمَضان یعدلُ حجّةًًو اعتکافُ لیلةٍ في مسجد رسول اللّه و عند قبره یعدلُ حجّةًًو عمرةٍ.[5]

یک شب اعتکاف در ماه رمضان معادل یک حج است و یک شب اعتکاف در مسجد رسول خدا و در نزد قبر آن حضرت معادل یک حج و عمره است.

 

قال الله تعالي : أنْ طَهِّرا بَيتِيَ لِلطّآئِفينَ وَ العاكِفينَ و الرُّكَّعِ السُّجُودِ تمت؛ [6]

قال الله تعالي : خانه مرا براى طواف كنندگان و معتكفان و ركوع و سجده كنندگان پاكيزه كنيد .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : مَنِ اعتَكَفَ إيمانا وَ احتِسابا غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ ؛

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :همه گناهان گذشته كسى كه از روى ايمان و براى رسيدن به ثواب الهى معتكف شود ، آمرزيده مى‏شود .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : المُعتَكِفُ يَعكُفُ الذُّنوبَ ويُجرى لَهُ مِنَ الأجرِ كَأجرِ عامِلِ الحَسَناتِ كُلِّها ؛

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :معتكف همه گناهان را در بند مى‏كند و مانند كسى كه همه خوبى‏ها را انجام داده است ، به او پاداش داده مى‏شود .

 

 

امام صادق عليه‏السلام : لا اعتِكافَ إلاّ في مَسجدِ جَماعَةٍ قَد صَلّى فيهِ امامُ عَدلٍ بصَلاةِ جَماعةٍ.[7]

 

پیشینه اعتكاف

اعتكاف مخصوص دین اسلام نیست ‏بلكه در ادیان الهى دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، اگر چه ممكن است در شرع مقدس اسلام پاره‏اى از خصوصیات و احكام و شرایط آن تغییر یافته باشد. درباره حدود و شرایط این عبادت در دیگر ادیان، اطلاعات قابل توجهى در اختیار ما نیست. مرحوم علامه مجلسى در «بحارالانوار» به نقل از طبرسى آورده است كه: «حضرت سلیمان (ع) در مسجد بیت المقدس به مدت یك سال و دو سال، یك ماه و دو ماه و كمتر و بیشتر اعتكاف مى‏كرد و آب و غذا براى آن حضرت فراهم مى‏شد و او در همان جا به عبادت مى‏پرداخت.» [8]

برخى از آیات قرآن نیز دال بر این است كه اعتكاف در ادیان الهى گذشته وجود داشته است. خداوند متعال مى‏فرماید: «و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتى للطائفین والعاكفین والركع السجود( بقره/ ‏125)؛ به حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) سفارش نمودیم تا خانه‏ام را براى طواف كنندگان، معتكفان و نمازگزاران تطهیر كنند»

از این آیه استفاده مى‏شود كه در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) عبادتى به نام اعتكاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد كعبه معتكف مى‏شده‏اند.

حضرت مریم (س) آن گاه كه به افتخار ملاقات با فرشته الهى نایل آمد، از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مكانى خالى و فارغ از هر گونه دغدغه به راز و نیاز با خداى خود بپردازد و چیزى او را از یاد محبوب غافل نكند.

به همین جهت طرف شرق بیت المقدس را كه شاید محلى آرام ‏تر و یا از نظر تابش آفتاب پاك ‏تر و مناسب ‏تر بود برگزید.

مرحوم علامه طباطبائى (ره) در المیزان مى‏نویسد: هدف حضرت مریم (س) از دورى نمودن از مردم، بریدن از آنان و روى آوردن به سنت اعتكاف بوده است.

برخى از روایات اهل سنت هم نشان مى‏دهد كه در دوران جاهلیت هم عملى عبادى به عنوان اعتكاف در میان مردم رایج ‏بوده است.

علامه حلى در كتاب «تذكرة الفقهاء» به مشروعیت اعتكاف در ادیان پیشین تصریح نموده است.

 

از زمانى كه پیامبراسلام (ص) اعتكاف را به مسلمانان آموزش داد، این سنت اسلامى در میان مسلمانان رواج پیدا كرد.

در حال حاضر مراسم اعتكاف در دهه پایانى ماه مبارك رمضان در بسیارى از كشورهاى اسلامى از جمله عربستان ( به ویژه شهر مكه) با شكوه خاصى برگزار مى‏شود. همه ساله خیل عظیم مسلمانان، كه بخش قابل توجهى از آنان را جوانان تشكیل مى‏دهند، از سراسر جهان به سوى مسجدالحرام مى‏شتابند و در كنار خانه خدا معتكف مى‏شوند و حتى بسیارى از زائران خانه خدا به منظور دستیابى به فضیلت اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان، این ایام پر بركت را براى انجام عمره مفرده برمى‏گزینند.

شبیه این مراسم در مسجدالنبى و در كنار مرقد مطهر پیامبر(ص) برگزار مى‏شود. مسجد كوفه در عراق نیز سال‏هاى متمادى، محل برپایى مراسم اعتكاف در دهه آخر ماه مبارك رمضان بوده است. انبوه شیعیان و پیروان مكتب اهل بیت (ع) در این مسجد مقدس معتكف مى‏شده‏اند و بسیارى از عالمان بزرگ شیعه نیز همراه با مردم در این مراسم شركت مى‏كرده‏اند.

اعتكاف در كشور ایران تاریخچه‏اى پرفراز و نشیب دارد در هر عصرى كه عالمان برجسته دینى به اعتكاف اهتمام ورزیده‏اند، مردم مسلمان نیز از آنان پیروى كرده و به اعتكاف بها داده‏اند.

در عصر صفوى، در سایه تلاش‏هاى دو عالم بزرگ آن زمان، مرحوم شیخ بهایى (1030- 952 ه.ق) و شیخ لطف الله میسى عاملى اصفهانى (متوفاى 1032 یا 1034 ه.ق)، اعتكاف در شهرهاى ایران، به ویژه قزوین و اصفهان، رونق خاصى یافته است.

خوشبختانه اكنون در بسیارى از شهرهاى كشورمان مراسم اعتكاف در روزهاى 13، 14 و 15 ماه رجب (ایام البیض) برگزار مى‏شود. این سنت‏ حسنه ابتدا در شهر مقدس قم، توسط عالم ربانى میرزا مهدى بروجردى صورت گرفت و رفته رفته در شهرهاى دیگر رواج یافت.

 

ارزش معنوى اعتكاف

انقطاع از مادیات و امور دنیوى و ملازمت مسجد و دوام ذكر و عبادت خدا، به تنهایى و بدون اعتكاف نیز داراى ارزشى والا و اهمیتى فراوان است كه در این زمینه آیات، روایات و احادیث زیادى را با چنین مضمونى مى‏توان یافت، اما اهمیت اعتكاف به طور مشخص در قرآن و احادیث مورد تاكید قرار گرفته است.

در بنیاد اولین خانه توحید (كعبه) به دست دو پیامبر الهى، حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام سخن از عهد و پیمانى به میان مى‏آید كه از جانب خداوند، جهت تطهیر«بیت الله‏» براى طواف كنندگان، معتكفین و نمازگزاران از آنان گرفته شده است.

مطالعه در تعالیم ادیان الهى نشان مى‏دهد كه همواره شیوه‏هایى از درون‏ گرایى و دورى از جمع در ادیان آسمانى وجود داشته است.

 

مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه

در فرهنگ اسلامى روى آوردن به اعتكاف، علاوه بر بهره بردارى از فیض معنوى آن، جهاد مقدس نیز هست؛ زیرا این مراسم عبادى - معنوى، نقش بسیار مهمى در رویارویى با نفوذ فرهنگ بیگانه ایفا مى‏كند.

جوانى كه در مراسم اعتكاف، طعم شیرین ایمان و انس با خداوند را مى‏چشد، لذت‏هاى مادى و شهوانى در دیدگانش، حقیر و بى‏ارزش مى‏شود و به آسانى در گرداب فساد و باورهاى ضد دینى گرفتار نمى‏شود.

از سوى دیگر، چنین مراسمى خود پیامى عملى و درسى عبرت‏آمیز براى مردم است. حضور جمعى از مؤمنان در مسجد براى عبادت، در حقیقت نوعى دعوت به خدا پرستى و دین مدارى است و آثار سازنده‏اى بر جامعه خواهد داشت، از همین رو، در رویارویى با تهاجم فرهنگى دشمن نباید نقش مؤثر سنت هایى كه در باور عمومى مردم ریشه‏هاى عمیق دارند، نادیده گرفته شود. بى‏تردید مساجد، حسینیه‏ها، تكایا، هیئت‏هاى مذهبى، زیارت و اعتكاف، نقش مهمى در تربیت جامعه و گسترش فرهنگ دینى ایفا كرده و مى‏كنند. این مقوله‏ها با آثار مثبت جانبى كه دارند، اهرم‏هاى توانمندى در مقابله با فرهنگ بیگانه‏اند.

در دوران ما تهاجم دشمن ابعادى گسترده یافته، ولى این حركت استعمارى، دست كم ریشه‏اى چند صد ساله دارد و همین پدیده‏هاى سنتى هم چون اعتكاف، مردم ما را در طول سال‏هاى متمادى در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مصونیت ‏بخشیده است؛ اما اهمیت آن و نقش به سزایى كه در تصفیه و تزكیه انسان دارد براى بسیارى از مسلمانان ناشناخته مانده است. [9]

از این رو جا دارد مبلغان اسلامى بیش از پیش بر نقش مهم آن تاكید ورزند تا این سنت دیرینه محمدى آن گونه كه شایسته است، جایگاه خود را در جامعه اسلامى حفظ كند.

در عصر ما كه زندگى ماشینى و پیچیدگى‏هاى آن، دیده‏گان انسان را به خود خیره كرده، روابط اجتماعى گسترده شده و خلاصه دامنه سرگرمى انسان به جلوه‏ها و مظاهر مادى توسعه یافته است، تاكید بر نقش سازنده اعتكاف، ضرورتى دو چندان مى‏یابد؛ زیرا اعتكاف انس با معشوق است كه زمینه را براى گسستن فرد از سرگرمى‏هاى پوچ فراهم مى‏آورد؛ انسان را با خداوند پیوند مى‏دهد و از آفت ‏خدا فراموشى و از خود بیگانگى نگه مى‏دارد.

آنچه در اين نوشته به صورت مساله آورده شده بر اساس فتاواى بنيانگذار جمهورى اسلامى حضرت آية الله العظمى امام خمينى قدس سره است كه از ترجمه بحث اعتكاف كتاب‏«العروة الوثقى‏»با ملاحظه حواشى معظم له و كتاب‏«تحرير الوسيله‏»استفاده شده است.

 

 


فتاواى ساير مراجع معظم تقليد نيز با استفاده از تعليقات آن بزرگواران بر كتاب‏«عروة‏»و استفتائاتى كه توسط معاونت فرهنگى مسجد مقدس جمكران و ستاد مركزى اعتكاف قم در اختيار گذاشتند،آورده شده است.

 

ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم

تعريف اعتكاف

اعتكاف،در لغت‏به معناى توقف در جايى است و در اصطلاح احكام،عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند،با شرايطى كه خواهد آمد.

انسان مى ‏تواند،در حال اعتكاف،بنشيند،بايستد،بخوابد،يا راه برود.

 

اقسام اعتكاف

اعتكاف بر دو قسم است،مستحب و واجب،كه در اصل،يك عمل مستحبى است،ولى ممكن است‏به سببى واجب شود،كه از جمله اسباب وجوب اعتكاف،اين امور است:

نذر،عهد يا قسم،مثلا انسان نذر كند يا با خداى خود عهد كند يا قسم بخورد كه اگر در فلان كار موفق شد،يا از فلان بيمارى شفا پيدا كرد چند روز در مسجد معتكف شود.(در بحثهاى آينده خواهد آمد كه حداقل مدت اعتكاف سه روز است.

شرط ضمن عقد،مثلا هنگام قرار داد اجاره منزل،صاحب خانه شرط مى ‏كند كه مستاجر هر سال پنج روز در مسجد معتكف شود و مستاجر نيز اين شرط را مى ‏پذيرد.

اجاره،مثلا شخصى اجير مى ‏شود كه با دريافت مزد-يا بدون دريافت مزد-از طرف ميت در مسجد معتكف شود.(مانند نماز استيجارى(

 

زمان اعتكاف

در طول سال در هر زمانى كه انسان بتواند،حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگيرد صحيح است (تفصيل اين مساله در بحث مدت اعتكاف و روزه اعتكاف خواهد آمد.) ولى بهترين زمان براى اعتكاف ماه مبارك رمضان و در ماه رمضان،دهه آخر آن است.

س:آيا اعتكاف نذرى را مى ‏توان در ماه رمضان انجام داد؟

 

 

آية الله بهجت:مانعى ندارد.

آية الله مكارم:مانعى ندارد،مگر اينكه نيت او غير ماه رمضان باشد.

آية الله صافى:اگر نذر مطلق يا مقيد به ماه رمضان باشد اشكال ندارد.

س:افضل اوقات اعتكاف چه زمانى است؟

آيا ايام البيض ماه رجب فضيلت ‏خاصى براى اعتكاف دارد؟ (ايام البيض سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم)

آية الله مكارم:بهترين اوقات اعتكاف،ماه مبارك رمضان و از همه بهتر دهه آخر آن است.

آية الله بهجت:افضل اوقات ماه رمضان است‏خصوصا در دهه آخر آن و ايام البيض رجب نيز تاكيد شده است.

شرايط اعتكاف

در صحت اعتكاف،امورى شرط است كه برخى از آنها مربوط به شخص معتكف و برخى مربوط به خود اعتكاف است كه در اينجا به بيان آن شرايط،و احكام لازم آنها مى‏پردازيم.

1-از سه روز كمتر نباشد.(زمان)

2-در مسجد جامع باشد.(مكان)

3-ادامه ماندن در مسجد و خارج نشدن از آن.

آية الله سيستانى:ايمان شرط صحت اعتكاف نيست،هر چند در استحقاق ثواب معتبر است.

آية الله مكارم:ايمان شرط قبول اعتكاف است نه صحت آن.

شرط ايمان در فتاواى حضرت آية الله صافى ذكر نشده است.

آية الله گلپايگانى:اعتكاف به نيابت از زنده بنابر احتياط واجب صحيح نيست.

 

شرايط معتكف

1-عقل.(از ديوانه صحيح نيست.)

2-ايمان (1) .(از غير مؤمن صحيح نيست)

 

3-قصد قربت.(هر گونه ريا و خود نمايى،اعتكاف را باطل مى‏كند.)

4-روزه دارى در ايام اعتكاف.

5-اجازه گرفتن از كسى كه اجازه او لازم است.

 

استفتائات مربوط به اعتكاف ( نظر مراجع )

نيت اعتكاف

اعتكاف،همانند ساير عبادات،بايد با نيت و قصد قربت‏باشد و هر گونه ريا و خود نمايى و قصد غير الهى آن را باطل مى‏كند.

در نيت اعتكاف،قصد وجه شرط نيست،يعنى لازم نيست قصد كند كه اعتكاف واجب است‏يا مستحب.

كسى كه بخواهد در نيت اعتكاف،قصد وجه كند،در اعتكاف واجب نيت وجوب و در اعتكاف مستحب،نيت استحباب مى‏كند و واجب بودن اعتكاف در روز سوم ضررى ندارد،هر چند بهتر است كه از روز سوم نيت وجوب كند.

از آغاز تا پايان اعتكاف،بايد با نيت و قصد قربت‏باشد،بنابر اين اگر به همين قصد،اعتكاف را شروع كند صحيح است،همچنين اگر به قصد اينكه فردا معتكف شود به مسجد برود و از اول وقت(طلوع فجر)در آنجا باشد صحيح است.

س:زمان نيت اعتكاف چه وقتى مى‏باشد؟و آيا اول شب مى‏شود نيت كرد؟

آية الله تبريزى:زمان نيت اعتكاف،وقت‏شروع اعتكاف است كه طلوع فجر مى‏باشد و با استمرار نيت اول شب هم مانعى ندارد.

س:آيا در اعتكاف نيازى به قصد نمودن عبادات ديگر هم هست؟

آية الله صافى:احتياط مستحب است.

آية الله مكارم:قصد عبادت ديگرى در آن شرط نيست. آية الله بهجت:ظاهرا معتبر است در اعتكاف منضم شدن قصد عبادت ديگرى كه خارج از اوست.

س:آيا تجديد نيت در روز سوم اعتكاف مستحب لازم است؟

آية الله صافى:بهتر است كه تجديد نيت وجوب نمايد.

آية الله بهجت:تجديد نيت در روز سوم لازم نيست،گر چه احوط است.

 

 

آية الله مكارم:تجديد نيت لازم نيست.

انسان مى‏تواند اعتكاف را براى خود يا براى ديگرى بجاى آورد.به قسم دوم،اعتكاف نيابتى گفته مى‏شود.

اعتكاف به نيابت ميت‏بى‏اشكال است ولى به نيابت از انسان زنده،بنابر احتياط به قصد رجاء،اشكال ندارد  .پس به طور خلاصه مى‏توان در اين بخش اعتكاف را اينگونه تقسيم كرد: اعتکاف

1-براى خود

2-براى ديگران:

الف: به نيابت از ميت

ب: به نيابت از زنده

 

مقام معظم رهبری

الف: نیت

کارهای حرام در هنگام اعتکاف چیست؟

محرمات اعتکاف همام چیزهایی است که در تحریرالوسیله امام خمینی آمده است.

ایا اعتکاف در غیر از مساجد چهارگانه جایز است؟ نیت آن چگونه است؟

ـ اعتکاف در غیر از مساجد چهارگانه به قصد رجای مطلوبیت (به امید که مطلوب خداوند واقع شود) مانعی ندارد.

الف) ایا اعلام عمومی اعتکاف در محافل با اخلاص منافات دارد؟

ـ اعلام اعتکاف اگر برای تشویقمردم باشد، مانعی ندارد.

اگر ازمعتکف سئوال شود که ایا جزو معتکفین است، بهتر است پنهان کند یا آشکار کند؟

ـ آشکار کردن مانعی ندارد، مگر این که برای ریا باشد.

ایا روز سوم اعتکاف نیتی غیر از نیت دو روز اول دارد؟ چه در اعتکاف واجب و چه در اعتکاف مستحبی؟

 

 

ـ روز سوم کامل کردن اعتکاف است و نیت خاصی ندارد.

معتکفی می‌خواهد سه روز اعتکاف کند و مدت 72 ساعت اعتکاف انجام دهد. اگر اعتکافش را از بعد از طلوع فجر مثلا از ظهر شروع کند و ظهر هم به پایان برساند به گونه‌ای که مجموع آن 72 ساعت شود، ایا این اعتکاف صحیح است؟

ـ اعتکاف باید از شروع روز اول تا پایان روز سوم باشد و تلفیق کردن بدین‌گونه که جزئی از روز اول را با جزئی از روز آخر یک روز کامل به حساب بیاورد، صحیح نیست. محل اشکال است.

هیأت برگزاری اعتکاف که متشکل از تعدادی از معتکفین است. وظیفه‌ی خدمت به معتکفین و فراهم کردن نیازمندی‌های آن‌ها را بر عهده دارد. لذا باید نیازمندی‌های معتکفین مثل افطاری و سحری را بخرد، ایا این مسئله به اعتکاف آن‌ها ضرر نمی‌رساند؟

 

ياد آورى

گر چه روزه به نيابت از انسان زنده صحيح نيست ولى روزه گرفتن در اعتكاف مانند نماز براى طواف است كه به تبع عمل ديگر لازم مى‏شود و همچنانكه طواف و نماز آن به نيابت زنده‏ها صحيح است اعتكاف و روزه آن نيز صحيح است.

اعتكاف به نيابت از دو يا چند نفر،صحيح نيست،ولى مى‏تواند اعتكاف را به نيت‏خود بجا آورد و ثواب آن را به ديگران اهدا كند،خواه يك نفر باشد يا چند نفر،زنده يا مرده.

س:آيا اعتكاف را به نيابت از كسى كه مرده است و يا به نيابت از كسى كه زنده است مى‏توان انجام داد؟

آية الله تبريزى:به نيابت از ميت مانعى ندارد ولى به نيابت از حى[زنده]اشكال دارد.

ایا می‌توان به علتی یا بدون علت در روز اول یا دوم اعتکاف را قطع کرد؟ اگر در قطع کردن اعتکاف تردید کنم، ایا نیت آن از بین می‌رود و در نتیجه اعتکاف باطل می‌شود؟ ایا لازم است که نیت مستمر باشد؟

ـ در اعتکاف مستحبی جایز است که در روز اول و دوم اعتکاف قطع شود و نیت اعتکاف باید تا پایان روز سوم ادامه پیدا کند.

اگر معتکف نیت چهار روز اعتکاف کند، ایا روز چهارم هم جزو اعتکاف است یا این که باید شش روز را تکمیل کند تا روز چهارم به حساب اید؟

روز چهارم داخل در اعتکاف نیست ولی اگر پنج روز اعتکاف کند، واجب است روز ششم را کامل کند.

 

عدول از نيت اعتكاف

عدول از اعتكافى به اعتكافى ديگر جايز نيست،و فرقى نيست كه هر دو واجب باشد،مثلا از اعتكاف استيجارى (كه براى ديگرى با دريافت مزد انجام مى‏دهد) به نذرى،يا هر دو مستحب،مثلا از اعتكاف براى خود به اعتكاف نيابتى تبرعى (داوطلبانه و بدون دريافت مزد) يا يكى واجب و ديگرى مستحب،مثلا از ابتدا به نيت اعتكاف نذرى در مسجد مانده و در روز دوم نيت را از نذر به استحباب برگرداند.

عدول از نيابت‏شخصى به نيابت از شخص ديگر جايز نيست،مثلا دو روز به نيابت‏«على‏»معتكف بوده و روز سوم به نيابت از«حسن‏»اعتكاف كند.

اگر قصد داشته كه اعتكاف را براى خودش انجام دهد،پس از شروع نمى‏تواند نيت را برگرداند،و به نيابت از ديگرى به اتمام برساند،همچنانكه عكس اين نيز جايز نيست.

 

روزه اعتكاف

انسان،در ايام اعتكاف بايد روزه بگيرد،بنابر اين،كسى كه نمى ‏تواند روزه بگيرد،مانند، مسافر،مريض و زن حائض يا نفساء و كسى كه عمدا روزه نگيرد،اعتكافش صحيح نيست.

مسافر و مريض اگر معتكف شوند صحيح نيست ولى زن حايض يا نفساء نه تنها اعتكافش صحيح نيست ‏بلكه به جهت توقف در مسجد گناه كار است.

اعتكاف در روز عيد فطر و قربان يا دو روز قبل از عيد به طورى كه روز سوم آن عيد باشد صحيح نيست.

لازم نيست كه روزه،مخصوص به اعتكاف باشد،بلكه هر روزه‏اى باشد صحيح است،مثلا در ايام اعتكاف،روزه قضا يا نذرى يا استيجارى  بجا آورد.

اگر شخصى نذر كند كه در ايام معينى معتكف شود و در همان ايام روزه نذرى يا استيجارى بر عهده او باشد،مى ‏تواند در همان اعتكاف،روزه نذرى يا اجاره‏اى خود را بجا آورد. ولى اگر نذر اعتكاف بدين گونه بوده است كه روزه براى اعتكاف يا به خاطر اعتكاف باشد، كفايت از روزه نذرى يا اجاره‏اى نمى ‏كند .

انسان مى‏ تواند نذر كند،در سفر روزه بگيرد و به نظر برخى مراجع معظم تقليد،حتى هنگام سفر هم مى‏تواند نذر كند كه روزه بگيرد و در اين صورت اعتكافش صحيح است.به يك استفتاء توجه كنيد:

 

اجازه اعتكاف

اين افراد بدون اجازه،نمى ‏توانند معتكف شوند:

 

زن بدون اجازه شوهرش، در صورتى كه اعتكاف موجب از بين رفتن حق او باشد،بنابر احتياط واجب اجازه او لازم است.

فرزند بدون اجازه والدين، در صورتى كه اعتكاف او موجب اذيت و آزار آنان باشد و اگر موجب اذيت و آزار آنان باشد و اگر موجب اذيت و آزار آنها هم نباشد احتياط مستحب  است اجازه بگيرد.

كسى كه در استخدام ديگرى است،مانند برخى از كارگران و كارمندان،در صورتى كه قرار داد اجاره به گونه‏اى است كه منفعت اعتكاف را نيز در بر مى‏گيرد،يعنى اعتكاف با عمل به اجاره منافات دارد.

در اعتكاف،بلوغ شرط نيست،بنابر اين اگر كودك مميز معتكف شود،صحيح است.

آية الله گلپايگانى،آية الله صافى:اجازه لازم است و اگر موجب از بين رفتن حق او نباشد، اجازه او براى اعتكاف لزومى ندارد ولى بدون اجازه شوهر نمى‏تواند از خانه بيرون رود.بنابر اين جايز بودن اعتكاف بستگى به اجازه شوهر دارد و چنانچه اجازه ندهد،اعتكاف باطل است.

آية الله سيستانى:اگر توقف او در مسجد بدون اجازه شوهر حرام باشد،اعتكافش باطل است.

آية الله خويى:اگر منافات با حق شوهر داشته باشد اجازه او لازم است و اگر منافات نداشته باشد و روزه او مستحبى باشد،بنابر احتياط واجب باز هم اجازه لازم است.

آية الله گلپايگانى:بنابر احتياط واجب،ولى اگر فرزند را نهى كنند و مخالفت‏با آنان سبب اذيت و آزارشان باشد اعتكاف باطل است.

 

مدت اعتكاف

مدت اعتكاف حداقل سه روز است و در كمتر از آن صحيح نيست ولى در زياده حدى ندارد.ولى اگر پنج روز معتكف شود،روز ششم را نيز واجب است‏بماند،بلكه بنابر احتياط واجب،هر گاه دو روز اضافه كرد،روز سومش هم بايد بماند،پس اگر هشت روز معتكف شد،روز نهم هم واجب است.

اين سه روز از طلوع فجر روز اول تا مغرب روز سوم است،بنابر اين اگر بعد از طلوع فجر،و لو با چند دقيقه تاخير به مسجد برسد آن روز جزو اعتكاف به حساب نمى‏آيد و چنانچه قبل از مغرب روز سوم،اعتكاف را قطع كند،افزون بر آنكه كار حرامى كرده،اعتكاف نيز باطل است.

سه روز اعتكاف با شبهاى آن است كه حداقل سه روز و دو شب در وسط است،بنابر اين نمى ‏تواند شبها را از مسجد خارج شود،يا نذر كند كه سه روز بدون شبها در مسجد معتكف شود.

اگر انسان نذر كند كه دو روز معتكف شود نه بيشتر از آن،اينگونه نذر باطل است ولى اگر مقيد نكرده كه بيشتر نباشد نذر صحيح است و واجب است كه روز سوم را نيز بماند.

 

س:منظور از روز در اعتكاف چيست؟

آيات عظام تبريزى،بهجت،مكارم:منظور از روز طلوع فجر است تا غروب آفتاب چنانچه در احكام نماز ذكر شده است.

س:اگر كسى نذر كند،سه روز منفصل اعتكاف كند آيا نذرش منعقد مى ‏شود؟نذر اعتكاف كمتر از سه روز چه؟

آية الله بهجت:منعقد نمى‏شود.

آية الله صافى:الف:منعقد نمى ‏شود ب:اگر مقيد به كمتر از سه روز باشد منعقد نمى ‏شود.

س:آيا بيشتر از سه روز مى ‏توان اعتكاف كرد به طورى كه آن زياده،قسمتى از يك روز يا قسمتى از يك شب باشد.

آية الله تبريزى:مانعى ندارد.

س:كسى كه پنج روز در اعتكاف بوده:آيا روز ششم بر او واجب است؟

آية الله تبريزى:واجب است.

 

مكان اعتكاف

اعتكاف تنها در مسجد صحيح است،بنابر اين اگر كسى در خانه خود يا در تكيه،يا حسينيه يا در حرم معتكف شود صحيح نيست و از مساجد نيز تنها در اين مساجد،اعتكاف صحيح است.

مسجد الحرام

مسجد النبى صلى الله عليه و آله

مسجد جامع كوفه

مسجد بصره

و به قصد رجاء (يعنى به نيت مطلوب بودن و به اميد پاداش و ثواب) مى‏توان در مسجد جامع هر شهر معتكف شد.

در اين مساله فرقى بين مردان و زنان نيست،بنابر اين اگر دختران و بانوان بخواهند معتكف شوند،بايد در يكى از همين مساجد باشد.

 

 

در روايتى آمده است،اعتكاف تنها در مساجدى صحيح است كه پيامبر يا وصى پيامبر در آن نماز جماعت‏خوانده باشد و در دو مسجد اول پيامبر صلى الله عليه و آله و حضرت على عليه السلام و در دو مسجد ديگر حضرت علي (ع) ننماز جماعت خوانده اند و اعتکاف در مسجد جامع نيز در برخي روايات ديگر آمده است. ( وسائل الشيعه ، ج 7 ، ص 406 )

س:آيا اعتكاف در غير مساجد جامع،مثل نمازخانه دانشگاه‏ها رجاءا اشكال دارد يا نه؟در صورت صحت،آيا احكام اعتكاف،از قبيل ترك محرمات جارى مى ‏شود يا خير؟

آية الله خامنه ‏اى:رجاءا اشكالى ندارد.

آية الله بهجت:ظاهرا جايز نيست و احكام اعتكاف را ندارد.

آية الله فاضل:اعتكاف در مسجد جامع رجاءا صحيح است و در غير از مساجد جامع جايز نيست.

آية الله سيستانى:مشروع نيست و احكام آن را ندارد.

آية الله مكارم:اعتكاف بايد فقط در مساجد جامع باشد و منظور از مسجد جامع مسجدى است كه قشرهاى مختلف شهر در آن شركت كنند.

آية الله تبريزى:اعتكاف بايد در مسجد جامع شهر باشد و اعتكاف در غير مساجد جامع صحيح نيست.

س:آيا انسان مى‏ تواند نذر كند كه در شهر ديگرى معتكف شود؟

آية الله تبريزى:مانعى ندارد،بايد روزه‏اش در آنجا صحيح باشد و نذر اعتكاف در شهر ديگر، نذر روزه نيست.

اگر در يك شهر،دو يا چند مسجد جامع وجود داشته باشد،در هر كدام كه بخواهد مى ‏تواند معتكف شود.

اگر جاى خاصى از مسجد را براى اعتكاف خود مشخص كند،چنين قصدى لغو است،و لازم نيست ‏حتما در آنجا معتكف شود.

اگر معتكف جنب شود و با حال جنابت در مسجد بماند اعتكاف او باطل است.چون توقف او در مسجد،حرام است.

اگر جاى شخص ديگرى را غصب كند،يا عمدا بر فرش غصبى بنشيند،هر چند گناه كرده است ولى اعتكافش باطل نيست .

اگر كسى از روى فراموشى يا جهل به مساله،بر فرش غصبى بنشيند،اعتكاف باطل نيست.

 

 

 

س:اگر جاى كسى را كه معتكف بوده غصب كند،فرموده‏اند اعتكاف او باطل است،حال اگر جاهل بود يا عامد بود و حال پشيمان شده و جاى خود را عوض كند،اعتكاف او صحيح است‏يا خير؟در صورت عمد آيا كفاره دارد يا خير؟

آية الله بهجت:در فرض مذكور اعتكاف او صحيح است و در صورت بطلان كفاره ندارد.

آية الله خامنه ‏اى:اعتكاف صحيح است و كفاره هم ندارد.

آية الله سيستانى:عمدا هم اگر باشد اعتكاف صحيح است.

آية الله فاضل:على اى حال اعتكاف صحيح است.

آية الله مكارم:اگر جاهل به موضوع باشد،اعتكافش صحيح است ولى اگر غصب بودن را مى ‏دانسته و حكم اعتكاف را نمى ‏دانسته،اعتكاف او صحيح نيست و توبه در اينجا مشكل را حل نمى ‏كند.

آية الله تبريزى:چنانچه غافل بوده اعتكافش صحيح است و اگر جاهل متردد بوده يا عامد بوده اعتكافش صحيح نيست.لكن كفاره ندارد.

س:اگر كسى را كه زودتر از او در مسجد رفته،بيرون كند و جايش را بگيرد،اعتكافش صحيح است‏يا نه؟

آية الله صافى گلپايگانى:بنابر احتياط،اعتكاف او باطل مى‏شود،بايد اگر اتمام اعتكاف بر او واجب شده، آن را تمام نمايد و اگر اعاده آن،واجب است،پس از اتمام اعاده نمايد.

آية الله بهجت:اگر مكان منحصر به آنجا باشد بنابر اقوى اعتكافش باطل است.

آية الله مكارم:خالى از اشكال نيست.

آية الله فاضل:بلى اعتكاف او صحيح است و بطلان آن محل منع است.

س:آيا گذاشتن وسائل يا نوشتن نام و امثال آن موجب سبقت در محلى از مسجد مى ‏شود؟

آية الله مكارم:هر گاه به موقع در مسجد حضور يابند بعيد نيست موجب حق سبق باشد.

آية الله بهجت:مى ‏شود.

س:تعريف مسجد جامع چيست؟

آية الله گلپايگانى:مسجد جامع مسجدى است كه اغلب اوقات بيشتر از ساير مساجد جمعيت داشته باشد.

 

 

آية الله خامنه‏اى:مسجدى كه براى اجتماع زيادى از اهالى آنجا ساخته شده و اختصاص به گروه خاصى يا اهالى محله‏اى نداشته باشد

س:مسجد جامعى در شهرى ساخته شده،بعد از آن،مسجد بسيارى بزرگترى ساخته شده و آن نيز مسجد جامع معروف گشته،كداميك از اين دو مسجد،شرعا مسجد جامع مى ‏باشد،و ملاك در تعيين مسجد جامع چيست،با توجه به اينكه گاهى در اين مسجد نماز جمعه خوانده مى ‏شود و گاهى در آن و حكم اعتكاف در اين دو مسجد چيست؟

آية الله خويى:در صدق جامع بودن مسجد شرط نيست كه تنها يك مسجد باشد،پس تعدد مسجد جامع در يك شهر ضررى نمى ‏زند و اعتكاف در هر دو صحيح است،اگر جامع ناميده شود و اقامه نماز جمعه دخلى در موضوع ندارد.

 

جامع بودن مسجد را از اين راهها مى ‏توان فهميد:

خود انسان يقين كند.

به طورى بين مردم مشهور باشد كه جامع بودن آن معلوم شود .

دو نفر عادل بگويند.

و چنانچه دو نفر در جامع بودن مسجدى اختلاف داشته باشند،با حكم حاكم نيز معلوم مى‏شود.

اگر انسان در جايى به اعتقاد اينكه مسجد جامع است معتكف شود،بعدا معلوم شود مسجد نيست(مثلا تكيه يا حسينيه است)يا مسجد جامع نيست،اعتكاف باطل است.

 

حدود مسجد

پشت‏بام و سرداب و محراب مسجد،و هر چه به سبب توسعه مسجد آن افزوده شده جزو مسجد به حساب مى ‏آيد،مگر آنكه بدانيم،جزو مسجد نيست .

در صورت شك،چنين جاهايى،حكم مسجد را دارد.

به جز سه مكانى كه در مساله قبل گفته شد،جايى را كه انسان نداند جزو مسجد است‏يا از متعلقات آن،(مثل حياط مسجد)حكم مسجد را ندارد  و اعتكاف در آنجا صحيح نيست.

س:مسجدى كه علاوه بر شبستان،داراى حياط و صحن و راهرو است و در عرف همه آنها را مسجد مى ‏خوانند،آيا احكام مسجد بر آنها جارى است‏ يا نه،و در صورتى كه قصد بانى معلوم نباشد،ساختن مستراح و امثال آن در يك طرف آن صحن چه صورت دارد،دليل و قرينه بر عدم مسجديت لازم است ‏يا نه؟

 

آية الله گلپايگانى:با شك در آنكه صحن را جزء مسجد قرار داده،اگر اماره‏اى (علامت، نشانه‏اى) بر مسجد بودن نباشد،محكوم به مسجديت نيست،و اماره بر عدم،لازم نيست.

 

اعتكاف در دو مسجد

يك اعتكاف بايد در يك مسجد باشد،پس اعتكاف در دو مسجد كه بخشى از وقت را در يكى و بخشى از آن را در ديگرى بماند صحيح نيست،خواه آن دو مسجد،متصل  به هم باشند يا جداى از هم،آرى اگر به گونه‏اى وصل به يكديگر باشد،كه يك مسجد شمرده شود، صحيح است.

اگر در مسجد معتكف شود ولى مانعى از ادامه ماندن در آن مسجد پيش آيد،اعتكاف باطل است و چنانچه آن اعتكاف،واجب باشد،بايد در مسجدى ديگر و اگر مانع بر طرف شد،در همان مسجد،بار ديگر معتكف شود،يا قضا كند.

اعتكافى را كه به سبب پيش آمدن مانع به هم خورده است،نمى‏توان پس از آنكه مانع بر طرف شد،ادامه دهد.چه در آن مسجد يا مسجد ديگر،  بنابر اين اگر پس از يك روز اعتكاف در مسجد،مانع پيش آمد،نمى‏تواند به مسجد ديگرى برود و بقيه ايام را در آن مسجد بماند،يا بعد از آنكه مانع بر طرف شد،برگردد و بقيه را در همان مسجد بماند.

 

خروج از مسجد

در موارد ذيل معتكف مى ‏تواند از مسجد خارج شود:

براى گواهى دادن در دادگاه.

براى تشييع جنازه، در صورتى كه ميت‏يك نحو وابستگى به معتكف داشته باشد به طورى كه شركت در تشييع جنازه او از ضرورتهاى عرفى او به حساب آيد.

و براى انجام ساير كارهاى ضرورى عرفى يا شرعى،خواه واجب باشد يا مستحب،مربوط به امور دنيوى باشد يا اخروى ولى مصلحتى در آن نهفته باشد.

و در اين موارد،بر معتكف واجب است از مسجد خارج شود:

براى انجام غسل جنابت.

براى پرداخت طلب ديگران،در صورتى كه نتواند در مسجد آن را بپردازد.

براى انجام كار واجب ديگرى كه لازم باشد از مسجد خارج شود.

 

حکم رفتن به حیاط بیرونی که ملحق به مسجد است چیست؟

ـ رفتن به جاهایی که در حکم مسجد است، اشکال ندارد اما رفتن به خارج است مسجد جایز نیست مگر مواردی که خروج از مسجد به خاطر آن‌ها جایز باشد.

رفتن به سرویس‌های بهداشتی متعلق به مسجد که در خارج از مسجد است، در موارد زیر چه حکمی دارد؟

الف) برای حمام کردن ب) برای غسل مستحب ج) برای این که با وضو باشد د) وضو گرفتن برای خواندن قرآن یا نماز مستحبی

ـ خارج شدن از مسجد به دلایل مذکور اشکال ندارد ولی باید به قدر حاجت اکتفا کند و طول ندهد.

خارج شدن از مسجد برای شستن دندان‌ها و دست‌ها؟

ـ ملحق به خارج شدن از مسجد برای تجدید طهارت است.

ایا برای رفتن به تشییع جنازه در هنگام اعتکاف، وقت مشخصی است؟ اگر معتکف یکی از دوستانش را دید، ایا می‌تواند چند دقیقه را با او سپری کند؟ خکم رفتن زیر سایه در این هنگام (چه در ماشین و یا غیر آن) چیست؟

ـ وقت مشخصی ندارد و رفتن به تشییع جنازه اگر آن‌قدر طولانی نشود که باعث محو صورت اعتکاف شود، اشکال ندارد و در صورت امکان واجب است که زیر سایه ننشیند و احتیاط مستحب این است که زیر سایه حرکت نکند.

ایا پشت بام مسجد تابع مسجد است یا بستگی به وقف کننده دارد؟

ـ پشت بام مسجد به حکم مسجد است مگر این که احراز شود که هنگام وقف مسجد، پشت بام آن از وقف خارج شده است.

كسى كه خارج شدن از مسجد بر او واجب شده باشد ولى تخلف كند و خارج نشود،هر چند گناه كرده است ولى اعتكاف باطل نيست،مگر كسى كه با حال جنابت در مسجد توقف كند.

اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شد،اين امور را بايد مراعات كند:

بيش از مقدار ضرورت و نياز بيرون مسجد نماند.

در صورت امكان زير سايه ننشيند .

بلكه مطلقا ننشيند،مگر در حال ضرورت.

بنابر اين احتياط واجب نزديكترين راه را انتخاب كند.

 

اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شود و به قدرى طول بكشد كه صورت اعتكاف بر هم بخورد،اعتكاف باطل است.

اگر به سبب فراموشى از مسجد خارج شود،اعتكافش باطل نيست.

س:اگر كسى از روى فراموشى محل اعتكاف را ترك كند،اعتكافش چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى:ظاهر اين است كه اعتكافش باطل مى ‏شود.

س:در چه مواردى خروج از مسجد مبطل اعتكاف است؟و در چه مواردى مبطل نيست؟

آية الله صافى:اگر عمدا و اختيارا بدون ضرورت عقلى يا شرعى يا عادى خارج شود،اعتكاف باطل مى‏شود و اگر براى امورى كه ذكر شد بيرون رود يا او را اكراه بر بيرون رفتن نمايند باطل نمى‏شود،ولى اگر نسيانا از راه فراموشى بيرون رفت اگر اتمام آن واجب شده باشد،تمام كند و اگر اعاده واجب باشد اعاده نمايد.

آية الله بهجت:خروج از مسجد با عمد و اختيار مبطل است.

آية الله مكارم:عمدا و اختيارا نبايد از مسجد خارج شود ولى در مواردى كه ضرورت شرعى يا عرفى داشته باشد مانعى ندارد،مانند بيرون رفتن براى قضاى حاجت و غسل جنابت و مانند آن يا امثال تشييع جنازه نزديكانى كه اگر در آن شركت نكند امر شايسته‏اى نيست.

س:در مواردى كه مى ‏توان از مسجد خارج شد آيا مى‏ توان نشست ‏يا در سايه رفت ‏يا در جماعت‏ حاضر شد؟

آية الله صافى:جواز بيرون رفتن براى جماعت مورد اشكال است.

س:خارج شدن معتكف از مسجد در موارد ذيل چه حكمى دارد؟

الف:براى وضو و غسل مستحبى و مسواك زدن.

ب:جهت تلفن زدن به خانواده در موارد غير ضرورى و امور متعارف.

ج:جهت ديدار با خانواده در بيرون و در حياط.

آية الله خامنه ‏اى: الف-جايز است اما زياد معطل نشود.

ب-در موارد ضرورى اشكالى ندارد و در موارد غير ضرورى اگر امور مستحبى را در بر بگيرد و طول هم نكشد اشكالى ندارد.

ج-در بعضى موارد اشكالى ندارد،مثل رسيدگى امور خانواده و ديدن فرزندان كه عدم ديدار باعث مفسده و اشكالاتى مى‏ شود.

 

آية الله بهجت:ضابطه كلى در موارد جواز خروج نيست،هر كارى كه خروج براى آن عقلا يا شرعا يا عادتا لازم است از امور واجبه باشد يا راجحه چه متعلق به امور دنيا باشد يا امور آخرت ولى بايد اقرب طرق را مراعات نمايد و اقتصار كند بر مقدار حاجت و ضرورت،البته خروج هم به قدرى طول نكشد كه محو صورت اعتكاف شود.

آية الله سيستانى:به احتياط واجب جايز نيست،مگر در مورد حاجت ضرورى باشد.

آية الله تبريزى:خارج شدن معتكف از مسجد در موارد مذكور جايز نيست.

آية الله فاضل:مانعى ندارد،ولى تلاش كنند اين امور با سرعت انجام شده و هر چه سريعتر به مسجد بر گردند.

آية الله مكارم:الف-براى وضو و غسل مستحبى اشكالى ندارد و براى مسواك كه مقدمه آن باشد نيز اشكالى ندارد.

ب-اشكال ندارد.

ج-اشكال دارد.

آيات عظام اراكى،گلپايگانى،خويى:خارج شدن از مسجد براى شركت در تشييع جنازه مطلقا جايز است.

آية الله اراكى،آية الله خويى:براى شركت در نماز جماعت نيز مى‏تواند از مسجد خارج شود.

آية الله سيستانى:در صورتى كه ناچار باشد بيرون رود.

آيات عظام،خويى،گلپايگانى،اراكى:و زير سايه راه نرود.

آية الله صافى:بنابر احتياط واجب زير سايه راه نرود و مطلقا زير سايه ننشيند.

آية الله مكارم:انتخاب نزديكترين راه واجب نيست،مگر آنكه اختلاف دو راه بسيار زياد باشد.

آية الله خويى،آية الله سيستانى:باطل است.

آية الله گلپايگانى:بنابر احتياط واجب باطل است.

 

محرمات اعتكاف

آنچه بر معتكف حرام است‏به طور اجمال بدين شرح است:

استفاده از عطريات و گياهان خوشبو

 

خريد و فروش

مجادله

استفاده شهوانى از جنس مخالف

استمناء (يعنى انسان با خود كارى كند كه از او منى بيرون آيد.

 

آیت الله مکارم شیرازی

محرمات اعتکاف (مبطلات اعتكاف)

كدام يك از محرّمات اعتكاف، باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ و در چه مواردى كفّاره واجب مى شود؟

پنج چيز بر معتكف حرام است:

1- تمتّع از همسر، خواه جماع باشد، يا لمس و بوسيدن، بنابر احتياط.

2- استمناء بنابر احتياط; هر چند از طريق حلال باشد، مانند ملاعبه با همسر.

3-بوييدن عطريّات و بوهاى خوش; هر چند به قصد لذّت نباشد.

4- خريد و فروش، بلكه مطلق تجارت با نبودن ضرورت بنابر احتياط; ولى پرداختن به امور مباح دنيوى مانند خيّاطى و امثال آن اشكال ندارد.

5- جدال بر سر مسائل دينى يا دنيوى به قصد غلبه كردن برطرف مقابل و اظهار فضيلت، و در اين امور فرقى ميان شب و روز نيست و هر يك از امور فوق اعتكاف را باطل مى كند.

نگاه شهوت آلود در حال اعتکاف )مبطلات اعتكاف(

آيا نگاه شهوت انگيز موجب بطلان اعتكاف و وجوب كفّاره مى شود؟

موجب بطلان اعتكاف نمى شود.

اعتکاف اشخاصی که روزه برایشان ضرر دارد )مبطلات اعتكاف(

اگر روزه براى كسى ضرر داشته باشد، چه حكمى دارد؟

اعتكاف اشخاصى كه روزه براى آنها ضرر دارد باطل است.

دیدار معتکف با اعضای خانواده )احكام اعتكاف(

 

 

ملاقات و گفتگوى اعتكاف كننده با اعضاى خانواده اش (همسر، خواهر، مادر) در طول اعتكاف چه حكمى دارد؟

اشكالى ندارد.

استحمام جهت انجام مستحبات اعتکاف )مبطلات اعتكاف(

آيا رفتن به حمّام نزديك محلّه، جهت انجام مستحبّات اعتكاف، خروج از اعتكاف محسوب، و موجب ابطال آن مى شود؟ رفتن به منزل نزديك مسجد جهت حمّام استحبابى چطور؟

هر دو اشكال دارد.

 

توضيح محرمات اعتكاف

بوئيدن عطريات و گياهان خوشبو براى كسى كه از آن لذت مى‏برد در حال اعتكاف حرام است،پس براى كسى كه حس بويايى ندارد اشكال ندارد.

در حال اعتكاف،خريد و فروش و بنابر احتياط واجب،هر نوع داد و ستدى،مانند اجاره و مضاربه حرام است.

هر چند داد و ستد در حال اعتكاف حرام است،ولى باطل كننده اعتكاف نيست.

اشتغال به امور دنيوى،مانند خياطى،نساجى نقاشى،مطالعه و امثال آن اشكال ندارد.

در حال اعتكاف مجادله در امور دنيوى و دينى در صورتى كه به قصد غلبه بر طرف مقابل و اظهار فضيلت و برترى باشد حرام است،اما اگر به قصد اظهار حق و بازداشتن طرف از طريق باطل باشد نه تنها حرام نيست،بلكه از افضل طاعات و عبادات است.

هر گونه استفاده شهوانى از جنس مخالف،نظير لمس،بوسه  و آميزش حرام است و فرقى در اين مساله بين زن و مرد نمى‏ باشد.

در حال اعتكاف نگاه از روى شهوت به همسر خود اشكال ندارد،هر چند احتياط مستحب ترك آن است.

استمناء نيز بنابر احتياط واجب از محرمات اعتكاف شمرده شده است،هر چند از راه حلال آن،مانند بازى با همسر باشد.گر چه استمناء حرام در هر حال حرام و از گناهان بزرگ است ولى در حال اعتكاف گناهى بزرگتر است.

معتكف بايد روزها را روزه‏دار باشد و از هر كارى كه روزه را باطل مى‏كند،پرهيز كند و هر آنچه روزه را باطل مى ‏كند،اعتكاف را نيز باطل مى ‏كند.

 

اگر معتكف جماع كند اعتكافش باطل است ولى اگر يكى ديگر از محرمات را مرتكب شود، احكام مفصلى دارد كه در بحث‏«قضا و كفاره اعتكاف‏»خواهد آمد.

بر معتكف واجب نيست از كارهايى كه بر محرم حرام است،مثل پوشيدن لباس دوخته و كندن مو از بدن و نگاه در آينه پرهيز كند،هر چند احتياط مستحب  است.

بجز مبطلات روزه،ساير محرمات،اختصاص به روز نداد،بلكه در شب نيز بايد از آنها پرهيز كند.

س:عطر و گلاب زدن يا بو كردن عطر و گلاب اعتكاف را باطل مى ‏كند يا خير؟

آية الله تبريزى:استعمال عطر و گلاب چنانچه مستلزم بو كردن آن باشد،هر چند بر معتكف حرام است لاكن بطلان اعتكاف از جهت آن محل اشكال است و اگر معتكف در روز سوم اين كار را كرده بايد اعتكافش را تمام كند.

آية الله سيستانى:بو كردن آنها اعتكاف را باطل مى‏كند.

آية الله بهجت:اگر با تلذذ باشد بنابر احتياط باطل مى‏شود و احتياط واجب در صورت وجوب اعتكاف [آن است كه]آن را تمام كند و سپس قضا نمايد.

س:آيا در صورت نياز مى ‏تواند خريد و فروش نمايد؟آيا توكيل يا نقل به غير بيع لازم است (يعنى به شخص ديگرى وكالت دهد تا از طرف او خريد و فروش كند يا به غير خريد و فروش،مثلا با قرض يا بخشش نقل و انتقال كنند.)؟

آية الله مكارم:در صورت عدم امكان توكيل يا نقل به غير بيع اشكالى ندارد.

آية الله بهجت:در صورت اضطرار براى حاجت‏ خودش مانعى ندارد.

س:ارتكاب سهوى محرمات اعتكاف چه حكمى دارد؟

آية الله فاضل لنكرانى:ارتكاب سهوى سائر محرمات غير از جماع ضرورى به اعتكاف نمى ‏زند.

آية الله مكارم:خالى از اشكال نيست.

آية الله بهجت:ارتكاب سهوى،حرام و مبطل نيست.

 

قضاء و كفاره اعتكاف

قضاء

اگر در حال اعتكاف جماع كند-عمدا باشد يا سهوا  پس اگر اعتكاف،واجب معين باشد، بايد قضاى آن را بجا آورد.و اگر واجب غير معين باشد،بايد آن را از سر بگيرد.

 

اگر يكى ديگر از محرمات اعتكاف را سهوا انجام دهد و اعتكاف:

واجب معين باشد:بنابر احتياط واجب بايد اعتكاف را به پايان ببرد و قضاى آن را بجا آورد.

واجب غير معين باشد:اگر در دو روز اول باشد بايد اعتكاف را از سر بگيرد و اگر روز سوم باشد،اعتكاف را به پايان ببرد و از سر بگيرد.

اگر اعتكاف مستحب را بعد از روز دوم باطل كند،بايد قضاى آن را بجا آورد.ولى اگر قبل از اتمام روز دوم باطل كند،چيزى بر عهده او نيست.

واجب نيست قضاى اعتكاف را فورا  بجا آورد،گر چه احتياط مستحب است.

س:اگر كسى نذر كند ايام معينى را معتكف باشد و از آن ايام معين تخلف نمايد-يك روز يا بيشتر-آيا قضاء بر او واجب است ‏يا خير؟

آية الله تبريزى:بنابر احتياط،قضاى آن واجب است.

 

كفاره

اگر اعتكاف واجب را با آميزش(جماع)باطل كند،كفاره واجب است و در ساير محرمات كفاره نيست،هر چند احتياط مستحب است.

اگر در دو روز اول اعتكاف مستحب آميزش كند و اعتكاف را رها نكند بنابر احتياط واجب كفاره لازم است.

كفاره بطلان اعتكاف،مانند كفاره روزه ماه رمضان است،يعنى،بايد:

-دو ماه روزه بگيرد.

-يا به 60 مسكين،طعام بدهد.

-يا يك برده را آزاد كند.

احتياط مستحب است  كه اگر ممكن است‏يك برده آزاد كند و در صورت ناتوانى دو ماه روزه بگيرد و چنانچه نتواند روزه بگيرد،به 60 فقير طعام بدهد.

س:آيا در مسافرت مى ‏شود روزه در سفر را نذر كند؟

آيات عظام خامنه ‏اى،سيستانى،بهجت:مى‏ تواند.

آية الله مكارم:اشكال دارد ولى اگر نذر كرد،احتياط آن است كه به نذر خود عمل كند.

 

آية الله فاضل:خير.

س:آيا هر گونه روزه،و لو استيجارى و…براى اعتكاف كافى است؟

آية الله فاضل:خير،بلكه روزه اعتكاف بايد به نيت كسى باشد،كه اعتكاف به نيت او انجام مى ‏گيرد،لذا كفايت روزه استيجارى و غيره براى كسى كه در نيت‏خود اعتكاف نموده محل تامل و اشكال است.

آية الله مكارم:كفايت روزه استيجارى براى اعتكاف مشكل است.

آية الله خويى،آية الله سيستانى:اگر همين اعتكاف مستحبى معروف را نذر كرده باشد باطل است،ولى اگر اين اعتكاف نباشد،مثلا مقصودش ماندن در مسجد باشد،صحيح است.

اگر اعتكاف،واجب معين باشد،يعنى وقت مشخص داشته باشد،مثلا نذر كند از 21 تا 26 ماه رمضان در مسجد معتكف شود،همين كه اعتكاف را شروع كرد اتمام آن واجب و قطع آن غير جايز است.

و اگر اعتكاف،واجب موسع باشد،يعنى وقت آن وسعت دارد،مثلا نذر كرده باشد كه امسال،يا در اين ماه سه روز معتكف شود،يا اعتكاف مستحب باشد،تا قبل از تكميل دو روز مى ‏تواند آن را رها كند،مثلا در روز اول،شب اول يا روز دوم،ولى اگر اعتكاف را رها نكرد و در مسجد ماند تا غروب روز سوم در اين صورت،بر او واجب است كه اعتكاف را كامل كند و روز سوم را بماند.

انسان مى ‏تواند از آغاز،هنگام نيت،شرط كند كه اگر مشكلى پيش آمد-مثلا بگويد اگر هوا سرد شد-اعتكاف را رها مى ‏كنم،در صورت پيش آمدن مانع،رها كردن اعتكاف اشكال ندارد،حتى در روز سوم.

در اعتكاف نذرى،انسان مى‏ تواند هنگام خواندن صيغه نذر شرط كند كه اگر مانعى پيش آمد اعتكافم را رها كنم.

س:آيا معتكف مى ‏تواند به هنگام نيت اعتكاف شرط كند كه هر زمان خواست از اعتكاف خود رجوع كند؟اگر بعد از نيت‏ حكم شرط خود را ساقط نمود،آيا شرط او ساقط مى‏ شود يا خير؟

آية الله تبريزى:مى ‏تواند شرط كند و با اسقاط ساقط نمى ‏شود.

س:اگر شرط رجوع در وقت نذر كردن براى اعتكاف باشد چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى:مثل شرط كردن در زمان نيت اعتكاف است و چنانچه اعتكاف را به عنوان وفاء به نذر مزبور انجام دهد،حتى در روز سوم مى ‏تواند رجوع كند.

 

سئوال‌های عمومی

اگر معتکف مثلاً یک ساعت از ابتدای روز، بعد از طلوع فجر، تاخیر کند، ایا این روز به عنوان روز اول اعتکاف حساب می‌شود، چه تاخیر عمدی باشد یا اضطراری؟

 

گذشت که در اعتکاف باید از ابتدای روز اول شروع کند لذا روزی که ناقص مانده جزو اعتکاف محسوب نمی‌شود، هرچند که تاخیر از روی اضطرار باشد.

ایا عدالت امام جماعت مسجد جامع در صحت اعتکاف شرط است؟ چرا؟

عدالت امام جماعت مسجد در صحت اعتکاف شرط نیست.

اگر قضای اعتکاف به علت بطلان واجب باشد و ده روز پایانی ماه رمضان تمام شود ایا جایز است که برای درک فضیلت، قضای اعتکاف را در ماه رمضان اینده به جای آورد یا این که باید فوراً قضا کند؟

قضا در هر ماهی که خواست اشکال ندارد مگر این که نذر کرده باشد که در ماه خاصی اعتکاف کند.

اگر خارج شدن از مسجد برای معتکف جایز باشد، برای مثال تشییع جنازه، حکم زیر سایه رفتن او چیست؟

حکم آن قبلاً گذشت، به جواب سئوال 3 خارج شدن از مسجد رجوع شود.

اگر معتکف مبتلا به مرضی شود که مجبور به افطار روزه است چه باید بکند وحکم اعتکاف او چیست؟

اعتکاف بدون روزه صحیح نیست لذا با افطار روزه اعتکاف باطل می‌شود.

اگر کسی بخواهد در خارج از شهر خود اعتکاف کند، برای مثال در مکه مکرمه و از ساکنین مکه نباشد و قصد ده روز هم نکند، ایا نذر کافی است و صیغه‌ی آن چیست؟ اگر نذر، صحیح است، ایا می‌تواند در خلال ماه رمضان نذر کند؟

نذر روزه در سفر مانعی ندارد و با این نذر، روزه و اعتکافش صحیح است ولی احتیاط آن است که نذر، قبل از شروع مسافرت باشد و صیغه‌ی آن عبارت است از «لله علی ان اصوم فی سفری الی کذا».

ایا گفت‌وگو در مورد چیزهای مباح، هنگام اعتکاف جایز است؟

اشکال ندارد.

 

واجبات اعتکاف

يکي از واجبات اعتکاف، روزه داشتن سه روزه اعتکاف است و اين روزه ماننده روزه ماه رمضان است که ابطال آن کفاره روزه رمضان را خواهد داشت.

 

 

 

مستحبات اعتکاف

الف- شب سيزدهم دو رکعت نماز ( بعد از حمد، سوره يس و تبارک الملک و توحيد خوانده شود.)

ب- شب چهاردهم، چهار رکعت نماز با دو سلام به روش نماز فوق الذکر.

ج- شب پانزدهم، شش رکعت نماز به سه سلام به روش نماز قسمت اول

د- روزه روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم براي کساني که در حال اعتکاف نيستند.

ه - غسل شب و روز پانزدهم.

و- احياي شب پانزدهم براي عبادت

ز- زيارت اميرالمومنين در روز سيزدهم.

ح- داوزده رکعت نماز در شب پانزدهم به طريق نماز صبح لکن سوره بعد از حمد چهار مرتبه خوانده شود.

ط- نماز حضرت سلمان: اين نماز ده رکعت است و بعد از هر دو رکعت سلام داده مي شود به عبارت ديگر پنج نماز دو رکعتي مي باشد. در هر رکعت يک مرتبه حمد و سه مرتبه سوره توحيد و کافرون بخواند و بعد از هر سلام دستها را بلند کند و بگويد: « لا اله الا ا… وحده لا شريک له، له الملک و له الحمد، يحيي و يميت و هو حي لايموت، بيده الخير و هو علي کل شي قديرٌ.

ي- عمل ام داود: اين عملي در ايام البيض يعني سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم استحباب دارد در وسط روز بعد از نماز ظهر و عصر انجام مي شود. عمل ام داود به اين ترتيب است که وقتي نماز ظهر و عصر در اول وقت به جا آورد، سعي کند رکوع و سجده هاي نماز ظهر و عصر را خوب به جا آورد و نمازش در مکان خلوتي باشد که چيزي وي را مشغول نسازد و با او حرف نزند. وقتي که از نماز ظهر و عصر فارغ شد، قبل از آنکه برگردد، اعمال ذيل را بايد انجام دهد:

 

1-صد مرتبه بخواند سوره حمد، توحيد و آيت الکرسي را.

2-يک مرتبه بخواند سوره انعام، بني اسرائيل، کهف، لقمان، يس، صافات، سجده، حمد، فتح واقعه، ملک، نون و «اذا السماء انشقت» تا آخر قرآن.

معتكفين براى خود برنامه دقيقى داشته باشند كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى‏شود:

3-در طول اعتكاف با وضو باشيد : اين سنت حسنه كه در تقليل گناه مؤثر است و كمتر در بين جامعه رواج دارد به عنوان يك دستورالعمل به

معتكفين توصيه مى‏شود.

 

4-نماز جماعت : همه نمازهاى واجب را به جماعت بخوانيد و اگر مردم رضايت داشته باشند از امام جماعت بخواهيد كه سجده‏ها ، ركوع ها و

قنوقها را طول دهد و حتى الامكان تعقيبات كامل نماز و اوقات آنها مراعات گردد.

4-خوردن و آشاميدن : به ميزانى تناول كنيد كه حال عبادت داشته باشيد مطلقاً از پرخورى پرهيز كرده و به ميزان نياز آب و طعام استفاده نماييد.

5-قرائت قرآن كريم : در طول برنامه اعتكاف به ميزانى كه ميسر است قرآن بخوانيد و از علمايى كه در بين شما هستند بخواهيد در خصوص بعضى

آيات براى شما سخن بگويند.

6-اقامه نمازهاى مستحبى: سعى كنيد در اين ايام نوافل را به جا آوريد چهار ركعت نماز پس از نماز مغرب و دو ركعت نماز نشسته پس از نماز عشاء

دو ركعت قبل از نماز صبح، هشت ركعت قبل از اذان ظهر و هشت ركعت قبل از نماز عصر و 11 ركعت نماز از نيمه شب تا قبل از طلوع فجر كه نافله و

نماز شب است، اين نمازها به صورت دو ركعتى خوانده مى‏شوند.

7-انجام مطالعه و تشكيل جلسات علمى : حال كه توفيق داريد در خانه خدا به يكى از بهترين عبادات بپردازيد از علماء حاضر در اين شهر دعوت كنيد تابراى جمع شما سخنرانى و وعظ كنند.

در صورتى كه در اين شهر و مسجد عالمى يافت نشود از مطالعه كتاب غافل نشويد . موضوع مطالعه از قبل آماده شود. اگر مطالعه از عبادات معمول برترنباشد قطعاً كمتر نخواهد بود.

8-بهره‏گيرى از مراسم مداحى و قرائت قاريان برجسته : مداحان عزيز مناجاتها و دعاها و قاريان گرامى آيات قرآن را براى معتكفين بخوانند.

مناجات اميرالمؤمنين در مسجد كوفه با صداى خوب و مداحى ترجمه آن تحفه‏اى بس گرانبها براى معتكفين خواهد بود.

9-حفظ دستاوردها:

شايسته است معتكفين از دستاورد اعتكاف به خوبى مراقبت كنند. اگر در اين سه روز موفق شدند و محاسبه دقيقى از اعمال خود داشته باشند .

يا توانسته باشند با قرآن انس پيدا كنند و از عبادات لذت ببرند، اين روش را به تمام روزهاى سال بكشانند. اگر توفيق توبه پيدا شد اين توفيق را به راحتى

از دست ندهند و خود را با گناه آلوده نكنند و توبه نشكنند.

 

10-رعايت دقيق احكام مربوط اعتكاف:

به منظور آگاهى بيشتر معتكفين عزيز به احكام اعتكاف كتابى در اين خصوص تهيه و براى كليه مراكزى كه اين سنت حسنه برگزار مى‏گردد ارسال شده

است حتماً نسبت به مطالعه آن اقدام نماييد.

11-خلوت گزينى جهت عبادت:

اگر امكانات مسجد اجازه بدهد معتكف در قسمتى از مسجد جاى ويژه‏اى براى عبادت در نظر بگيرد تا در اين مكان بدون مزاحمت ديگران به انجام

مستحبات و اعمال خود بپردازد.

12-رعايت نظافت و بهداشت محيط اعتكاف:

شايسته است معتكفين در اوقات نمازها لوازم خود را جمع و جور كنند و مسجد را براى اقامه نماز جماعت آماده نمايند.

خوابيدن در زمان نمازها و نامرتب بودن لوازم شخصى اثر خوبى براى نمازگزاران

 

اعمال اعتکاف:

اعمال شب سیزدهم: اعمالی را باید در این شب انجام داد؛ از جمه آن ده رکعت نماز است که اگر به درستی به جا آورده شود، دارای ثواب و پاداش بزرگی است. در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم: « کسی که در شب سیزدهم ماه رجب ده رکعت نماز بخواند؛ بدین گونه که در رکعت اول حمد یک مرتبه و سوره عادیات هم یک مرتبه و در رکعت دوم حمد یک مرتبه سوره تکاثر نیز یک مرتبه بخواند و بقیه رکعت ها را هم به همین نحو تمام کند، خداوند متعال گناهان او را می آمرزد و اگر عاق والدین هم باشد خداوند سبحان

 

از او راضی می شود، و همچنین در قبر نکیر و منکر به او نزدیک نمی شوند و او را نمی ترسانند و بر پل صراط هم چون برق خاطف (سریع) عبور می کند و نامه اعمالش را به دست راستش می دهند و میزان اعمالش سنگینی می کند و در بهشت فردوس هزار شهر به او اعطا می شود.»روز سیزدهم هم روزه اش ثواب فراوان دارد و برای کسی که بخواهد عمل ام داود را به جای آورد، باید این روز و دو روز بعدش را روزه بگیرد.

 

 

 

آغاز ايام البيض (آداب ،فوايد و اعمال اعتکاف

آنچه اعتکاف را از عبادات ديگر متمايز و آن را در زمره عباداتي چوم حج و عمره قرار مي دهد، بهره گيري اعتکاف از اجتماع چند عبادت است. بنابراين پرداختن به موضوع آن، بدون بررسي اجمالي اين عبادات ميسر نمي گردد. اين عبادات عبارت اند از: روزه:پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اين باره مي فرمايد: “لا اعتِکافَ الّا بِصَومٍ” امام صادق (علیه السّلام) نيز مي فرمايد: “لا اعتِکافَ الاّ بِصومٍ وَ في المِصرِ الذّي انتَ فِيه؛ هيچ اعتکافي صحيح نيست مگر اينکه به همراه روزه باشد و در شهري که در آن هستيد صورت بپذيرد.”

بنابراين از اعمال مهم اعتکاف، روزه گرفتن در ايام اعتکاف است. معتکف مي تواند روزه واجب يا مستحب، براي خود يا به نيابت از ديگران، مثل پدر و مادر فوت شده، بگيرد. چنانچه اعتکاف در ماه رمضان باشد بايد فقط روزه واجب ماه مبارک رمضان را در نظر گرفت.

روزه از ارکان اعتکاف بوده و ابطال آن موجب بطلان اعتکاف مي شود؛ پس بر معتکف لازم است تا دقت بيشتري در واجبات و محرمات روزه بنمايد و علاوه بر اين، آداب روزه داري را نيز رعايت کند. امام صادق (علیه السّلام) در اين باره مي گويند: “روزه تنها پرهيز از خوردني و آشاميدني نيست. شرط روزه کامل، سکوت باطن و درون است. هرگاه روزه گرفتيد، زبانتان را از دروغ نگهداريد؛ چشمتان را از حرام بازداريد؛ نزاع نکنيد؛ حسد نورزيد؛ يکديگر را با القاب زشت صدا مزنيد؛ از جدال بپرهيزيد؛ نسبت دروغ به کسي ندهيد؛ درصدد مخالفت با يکديگر برنياييد؛ خشم نورزيد؛ کسي را مورد سرزنش و دشنام قرار ندهيد.” نماز:از ديگر اعمال اعتکاف اقامه نماز است.

حضرت علي (علیه السّلام) در اين باره مي فرمايد: “يلزَمُ المُعتَکَفَ المَسجِدَ وَ يلزَمُ ذکرَ اللهِ وَ التَلاوَةِ وَ الصّلاةِ …” بر معتکف لازم است در مسجد بماند و به ذکر خداوند و تلاوت کتاب و نماز مشغول گردد.

اصولاً از چند منظر مي توان به نماز در حال اعتکاف نگريست:

الف) نمازهاي جماعت:

با توجه به تداوم حضور جمعي در مسجد اقامه نماز جماعت در اوقات پنجگانه از بهترين عبادات براي معتکف به شمار مي رود. پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره جايگاه نماز جماعت، مي فرمايد:

 

“صَلاةُ الرَجُلِ في جَماعَةٍ خَيرٌ مِن صَلاتِهِ في بَيتِهِ اَربَعينَ سَنَهٍ” نماز انسان به صورت جماعت بهتر از نمازي است که در خانه خود به مدت چهل سال مي خواند.

 

 

 

ب ) نماز شب:

نماز شب از برجسته ترين و با فضيلت ترين عبادات در اسلام است، در آيات و روايات تأکيد فراواني روي اين عمل صورت گرفته تا آنجا که خداوند نماز شب را بر بنده محبوبش حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) واجب ساخته و چنين مي فرمايد: “وَ مِنَ اللّيلِ فَتَهَجّد بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسي أَن يبعَثَکَ رَبُّک مَقاماً مَحموُداً؛ قسمي از شب را به نماز بايست؛ خداي تو، دوست دارد که تو را به مقام محمد برساند (اسراء 79).”

همچنين قرآن از کساني که در شب به راز و نياز با خداي خود مي پردازند تمجيد نموده است: “وَ الذّينَ يبيتُونَ لِرَبّهِم سُجّداً وَ قِياماً (فرقان:164) آنان که در دل شب در حال سجده و قيام مي باشند.” اهميت تهجد در اعتکاف زماني آشکار مي شود که بدانيم «خلوت» و «سهر» هر دو از مراحل سير و سلوک بوده و در کنار هم انسان جوياي کمال را به مقصد مي رسانند.

صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکر به دوام

ناتمامان جهان را کُند اين پنج، تمام

 

ج) نوافل يوميه (نمازهاي مستحبي روزانه

نمازهاي مستحبي روزانه به جهت اشتغال به امور روزمره، از انسان فوت مي شود. در حالي که به انجام آن بسيار سفارش شده است. امام کاظم (علیه السّلام) مي گويند: “صلاةُ النَوافِلِ قُربانُ کلّ مؤمنٍ” و انسان معتکف در سايه دوري از کارهاي روزمره، فرصتي مي يابد تا زلال جان را در درياي رحمت الهي شستشو داده و از فيوض آن بهره مند گردد.

 

د) نوافل مخصوص:

چون بهترين اوقات اعتکاف در ماه مبارک رمضان و ماه رجب است. معمولاً معتکف از انجام نمازهاي مستحبي در اين ايام غافل نمي شود و در اين ميان شب نيمه ماه رجب و شبهاي قدر، دستورات ويژه ايي دارند که عمل به آنها براي معتکف شيرين و جذاب است.معتکف در روز و شب به دعا دل مي بندد. قرآن در اين باره مي گويد: “وَ قالَ رَبَّکُم اَدعُوني اَستَجِب لَکُم اِنّ الذّينَ يستَکبِرونَ عَن عِبادَتي سَيدخُلونَ جَهَنّمَ داخِرين؛ و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا اجابت کنم شما را و آنان که از عبادت من روي برگردانند و تکبر بورزند، به زودي داخل جهنم خواهند شد (غافر60)

 

 

 

 

امام خميني ( رحمت الله علیه ) پرده از راز دعا برداشته مي گويد: “اين ادعيه در ماه مبارک رجب مخصوصاً در ماه مبارک شعبان، مقدمه و آرايشي است براي قلب انسان؛ براي اين که مهيا بشود؛ براي مهماني خدا … اين ادعيه، ما را به مقصد مي رساند، انسان را از ظلمت بيرون مي برد. وقتي که از اين ظلمت بيرون رفت، انساني مي شود که براي خدا کار مي کند، براي خدا شمشير مي زند، براي خدا مقاتله مي کند و قيامتش هم براي خداست.

 

ادعيه ايام اعتکاف را از چند موضع مي توان به نظاره نشست:

الف) ادعيه مخصوص ايام البيض:

از مهمترين دعاها در اين ايام، دعاي اُمِ داوود است. اين دعا از حيث محتوا داراي دو بخش عمده مي باشد: بخش اول، عبارت از فرازهايي است که در آنها عقايد اسلامي مانند توحيد، صفات خدا، نبوت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، نبوت پيامبران سلف (علیهم السلام) و وجود و عظمت مقام ملائک بيان مي شود و بخش دوم دعا، عرفان ناب شيعي است که از دهان مبارک رئيس مذهب شيعه تراوش نموده است. در اين فرازها، دعاي ام داوود شباهتهاي زيادي به دعاي جوشن کبير پيدا مي کند و همه چيز هستي را متعلق به خداوند دانسته و از براي انسان جز تعلقي و ربطي به وجود خداوند، چيز ديگري قائل نمي شود. يعني؛ همان مسأله فقر و غناي وجودي در عرفان اسلامي.اين دعا داراي آداب مخصوصي است ازجمله بايد دعاکننده روزه دار باشد؛ دعا را بعد از نماز عصر بخواند؛ دعا را بعد از قرائت سوره هايي مخصوص از قرآن شروع کند؛ و همچنين آن را در مکاني خلوت بخواند. يکي ديگر از دعاهاي مهم اين ايام، زيارت امام حسين (علیه السّلام) در نيمه ماه رجب است.

در اين هنگام دو زيارت از براي ايشان خوانده مي شود که يکي به زيارت امام حسين در شب پانزدهم معروف است و ديگري به زيارت غفيله.

 

ب) ادعيه ماه رمضان:

اگر انسان در ماه مبارک رمضان معتکف شود از دعاهاي مربوط به اين ماه نيز بهره مند مي گردد که به جهت شهرت آنها، از ذکرشان خودداري مي شود.

 

ج) قرائت قرآن کريم:

از ديگر اعمال اعتکاف، قرائت قرآن کريم مي باشد. درباره اهميت تلاوت قرآن مجيد پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي گويند: “اي سلمان: هنگامي که مؤمن قرآن تلاوت مي کند، خداوند درهاي

 

 

رحمت را به سوي او مي گشايد …» و به راستي که چيزي بعد از فراگيري علم در پيشگاه خداوند، محبوبتر از قرائت قرآن نيست و بزرگوارترين بندگان در پيشگاه خداوند بعد از پيامبر و علما، حاملان قرآن هستند. اينان همانند انبيا از دنيا خارج مي شوند؛ به همراه انبيا از قبرهايشان محشور شده و از پل صراط عبور مي کنند و به آنان مثل ثواب انبيا داده مي شود. پس خوشا به حال طالب علم و حامل قرآن، از آن چيزيهايي که در پيشگاه خداوند دارند از کرم و شرف. قرآن نيز اين گونه از عظمت خود خبر مي دهد: “لَو اَنزَلنا هذا القُرآنَ عَلي جَبَلٍ لَرَأيتَهُ خاشِعاً مُتِصَدِعاً مِن خَشيةِ الله؛ اگر قرآن را بر کوه نازل مي کرديم يقيناً آن را فروتن و از هم پاشيده از بيم خدا مي ديدي. (حشر:21)

در مراسم اعتکاف، به ويژه در اعمال ام داوود در ايام البيض، سفارش به خواندن سوره و آيات مخصوصي شده که از جمله آنها، صد مرتبه حمد و توحيد، ده مرتبه آيةالکرسي، قرائت سوره هاي انعام، بني اسرائيل، کهف، لقمان، يس، صافات، فصلت، شورا، دخان، فتح، واقعه، ملک، قلم و انشقاق تا آخر قرآن.

 

د ) توبه و استغفار:

آخرين عمل از اعمال اعتکاف که حا دارد به آن پرداخته شود، توبه و استغفار است. قرآن کريم مي گويد: “يا اَيهّا الذّينَ آمَنُوا تُوبوُا اِلَي اللهِ توبَةً نَصوحاً؛ اي کساني که ايمان آورده ايد به سوي خدا توبه کنيد، توبه ايي که بعد از آن به گناه باز نگرديد (تحريم8).” “غافِرُ الذَنبِ وَ قابِلُ التَوبِ شَديدُ العِقاب. (مؤمن:3) خداوند بخشاينده گناه و پذيرنده توبه و کيفر دهنده اي سخت است.”

پيامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در اين خصوص مي فرمايد: “اي مردم پيش از مردن توبه کنيد و به سوي خدا بازگشت نماييد چنان بازگشتي که ديگر به سوي گناه برنگرديد و پيشي بگيريد به اعمال صالح و اصلاح کنيد بين خود و خداي خود را، تا سعادتمند شويد".اعتکاف فرصت مناسبي است براي بررسي و محاسبه نفس. “حاسَبُوا قَبلَ اَن تُحاسَبوا؛ به حساب اعمالتان رسيدگي کنيد قبل از آنکه، خداوند به آنها رسيدگي کند."جبران کژيها و نواقص با طلب مغفرت و توبه به درگاه خداوند، همان کاري است که لقمان حکيم به فرزندش سفارش مي کند: “و هنگامي که گناهي از تو سر زد دنبال آن از خداي متعال طلب مغفرت بنما و اظهار پشيماني کن و تصميم بگير که هرگز به آن گناه باز نگردي.”

در اينجا نکاتي درباره توبه ذکر مي شود:

الف) حقيقت توبه:

مولايمان علي (علیه السّلام) حقيقت توبه را اين گونه معرفي مي کند: “التُوبَةُ نَدَمٌ بِالقَلبِ وَ استِغفارٌ بِاللّسانِ وَ تَرکٌ بِالجَوارِحِ وَ اضارُ الاّ يعُودَ؛ حقيقت توبه چهار چيز است:

1-ندامت قلبي؛

 

 

2-بيان ندامت به وسيله اذکاري که در خصوص استغفار آمده است؛

3-ترک گناهان

4-تصميم بر ترک گناه در آينده.

بنابراين تکرار لفظ استغفر الله، بدون در نظر گرفتن مراتب ديگر، توبه واقعي نيست.

 

ب) توبه در همه گناهان به يک صورت انجام نمي پذيرد:

از آنجا که نوع گناه مختلف است، توبه از آنها نيز با هم فرق مي کند پس کساني که در حال محاسبه نفس هستند، مثل معتکفين، براي رسيدن به مقام توابين بايد از نوع گناه و توبه آن غفلت نورزند. انواع پشيماني عبارت اند از:

1-پشيماني و بازگشت: در جايي که گناه در مورد حقوق الله باشد و در کنار او چيزي مثل نماز و روزه و ضايع نشده باشد.

2-ندامت به همراه تدارک: در جايي که در کنار گناه، چيز ديگري مثل نماز و روزه ضايع شود که در اين صورت توبه عبارت است از، ندامت به همراه جبران آنچه ضايع شده است.

3-ندامت به همراه رضايت: و آن در جايي است که حقوق ديگران را ضايع کرده باشد که در اين صورت، به همراه ندامت بايد رضايت صاحب حق را جلب کند.

 

التماس دعا

 



[1]- حر عاملي وسائل الشيعه ج7- ص 397- روايت 1

[2]-همان روايت 3

[3]-شيخ صدوق- من لايحضره الفقيه کتاب الاعتکاف ص 188

[4]-برگرفته از کتاب چهل حديث اعتکاف نوشته مهدي نيلي پور

[5]- برگرفته از کتاب چهل حديث اعتکاف نوشته مهدي نيلي پور

[6]- همان

[7]-همان

[8]-علامه مجلسي بحارالانوار- ج14-ص 141

[9]-علامه مجلسي- بحارالانوار- ج33- ص 542

 

به مناسبت رحلت جانگداز حضرت زينب س

 

به مناسبت رحلت جانگداز حضرت زينب «س»

رسول خدا «صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله» گریان شده و فرمودند: «هر کس بر زینب «علیهاالسّلام» گریه کند اجر و ثوابش مانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریه نموده باشد.»

تولّد حضرت زینب «علیهاالسّلام»: ایشان در پنجم جمادی‌الاوّل سال ششم هجرت سال صلح حدیبیّه متولّد شدند. هنگامی که حضرت زینب «علیهاالسّلام» تولّد یافت، مادرش زهرا «علیهاالسّلام» او را نزد پدرش امیرالمؤمنین «علیه‌السّلام» آورده و عرض کرد: نام این مولود را بگذار. حضرت علی «علیه‌السّلام» فرمودند: من بر پیغمبر «صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله» سبقت نمی‌گیرم ….. حضرت زهرا «علیهاالسّلام» طفل تازه به دنیا آمده را نزد پدر بردند که نام او را بگذارد. جبرئیل نازل شده، سلام به رسول‌خدا «صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله» رساند و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار و این نامی است که خدای تبارک و تعالی اختیار فرموده. آن‌گاه پیغمبر «صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله» را از مصائبی که بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» وارد می‌شود آگاه نمود. رسول خدا «صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله» گریان شده و فرمودند: «هر کس بر زینب «علیهاالسّلام» گریه کند اجر و ثوابش مانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریه نموده باشد.»

القاب ایشان: مهمترین‌القاب‌حضرت‌زینب «علیهاالسّلام» عقیلة بنی‌هاشم، عقیلة الطّالبین، عقیلة العرب، امّ المصائب و … می‌باشد. (عقیله زن کریمه‌ای را گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد.

قدر و منزلت ایشان: در تاریخ آمده امام حسین «علیه‌السّلام» نسبت به خواهرش حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار احترام می‌گذاشت و هرگاه حضرت‌زینب‌«علیهاالسّلام» به دیدن برادر می‌رفت، امام‌حسین «علیه‌السّلام» پیش پای او قیام می‌کرد و می‌ایستاد و او را در جای خود می‌نشاند و این عمل نشانة قدر و منزلت حضرت زینب «علیهاالسّلام» نزد برادر است.

عفّت ایشان: یکی از علمای بزرگ اسلام از شخصی به نام یحیی نقل می‌کند که گفت: «در همسایگی منزل امیرالمؤمنین «علیه‌السّلام» بودم و منزل من کنار منزلی بود که حضرت زینب «علیهاالسّلام» در آنجا می‌نشست و حتّی یک دفعه کسی او را ندید و صدای او را هم نشنید و هرگاه می‌خواست به زیارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب می‌رفت.

مقام ایشان: در تاریخ آمده امام حسین «علیه‌السّلام» اسرار امامت را با او در میان می‌گذاشت.

زهد و تدبیر ایشان: خاتون‌آبادی می‌نویسد: حضرت‌زینب «علیهاالسّلام» در بلاغت و زهد و تدبیر و شجاعت مانند مادرش بود …. همچنین نیشابوری‌ در رسالة علویه می‌نویسد: زینب «علیهاالسّلام» دختر علی «علیه‌السّلام» در فصاحت‌و بلاغت‌و زهد و عبادت‌مانند پدر و مادرش بود.

علم و کمال ایشان: حضرت زینب «علیهاالسّلام» در مهد مدینة علم نبوی تربیت شده و در تمامی عمر در پیشگاه دو پیشوای بزرگ که بزرگان اهل بهشتند پرورش یافت و از چنان علم و دانشی برخوردار بود که حتّی دشمنان مانند یزید «لعنت‌الله‌علیه» نیز به فضیلت و علم و کمال او معترف بودند. امام سجّاد «علیه‌السّلام» دربارة ایشان فرمودند: «انتِ بحمدالله عالـمة غیر معلّمة و فهمة غیر مفهّمة».

فصاحت و بلاغت و شجاعت ایشان: فصاحت علوی و بلاغت مرتضوی پس از او به دختر دلبندش حضرت زینب «علیهاالسّلام» رسید و تمامی فصحاء عرب و بلغای مشهور معترفند که بعد از علی «علیه‌السّلام» فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین افراد حضرت زینب «علیهاالسّلام» بوده است.(5)

حضرت زینب «علیهاالسّلام» چنان خطبه‌ای در بازار کوفه و شام خواندند که همة مردم گفتند: گوئی زبان امیرالمؤمنین «علیه‌السّلام» در دهان اوست و همگی ساکت شدند و نفس‌ها در سینه‌ها حبس شد و زنگهای شتران دیگر صدا نکرد …..

حضرت زینب «علیهاالسّلام» در خطبة خود فرمودند: «ای مردم کوفه! ای اهل غدر و مکر! بر ما گریه می‌کنید. آب چشم شما نایستد و ساکت نگردد …. آیا بر ما گریه و زاری می‌کنید؟!!! ای والله ـ بسیار بگریید و کم بخندید ـ عیب و عار ابدی را برای خود گذاردید و این ننگ را هرگز نمی‌توانید از خود دور کنید و به هیچ آبی نمی‌توانید بشوئید و چگونه توانید شست و با چه تلافی خواهید کرد کشتن جگر گوشة خاتم پیغمبران و سیّد جوانان اهل بهشت را.

راوی می‌گوید: سوگند به خدا در حین خطبه، بغض گلوهای مردم را گرفته و پس از خطبه چنان اهل کوفه بلندبلند گریه می‌کردند که محاسن آنها از اشک چشمشان تر بود و انگشت حیرت به دندان گزیده بودند. پیرمردی در کنار من بود و محاسنش از اشکش تر شده بود و می‌گفت: «پدر و مادرم فدای شما که پیر شما بهترین پیرها و جوانتان بهترین جوانها و زنان شما بهترین زنان و نسل شما بهترین نسل‌هاست که نه مغلوب می‌شوید و نه مقهور.

حتّی دشمنان نیز او را می‌ستودند. بلاغت و شجاعت حضرت زینب «علیهاالسّلام» چنان آشکار و ظاهر بود که مانند آفتاب مورد تصدیق تمامی ارباب کتب و مقاتل است.

ایشان با اینکه در حالت اسیری بودند بارها و بارها یزید «لعنت‌الله‌علیه» را مخاطب ساخته و علناً و در حضور مردم ظلم‌های او را یادآوری نمودند و این شجاعت در احدی جز فرزندان امیرالمؤمنین حضرت علی «علیه‌السّلام» یافت نمی‌شود.

زهد و عبادت ایشان: چنانچه در تاریخ آمده با اینکه حضرت زینب «علیهاالسّلام» صدمات زیادی دیده و مصیبات بسیاری کشیده بودند، ولی حتّی نمازهای نافلة ایشان ترک نمی‌شد. امام سجّاد نیز در ضمن روایتی ذکر کردند که حضرت زینب «علیهاالسّلام» در بعضی از منازل نمازشان را نشسته می‌خواندند از شدّت گرسنگی و ضعف، زیرا ایشان سهم غذای خود را بین اطفال و کودکان تقسیم می‌کردند.

ثواب گریه بر ایشان: امام صادق «علیه‌السّلام» فرمودند:‌ «اگر کسی بر مصیبت عمّه‌ام زینب «علیهاالسّلام» که با برادر شریک بودند گریه کند و تشکیل مجالس ذکر ما بدهد یا بشنود و گریان شود اگر به قدر بال مگس چشمش در این مصیبت تر شود خداوند او را بیامرزد، این است ثواب و اجر گریه‌کنندگان بر مصیبت حضرت زینب «علیهاالسّلام».

صبــر ایشان: مواقعی که در کربلا بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» سخت گذشت:

1-یکی از مواقعی که به حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار سخت گذشت، ‌زمان کشته شدن حضرت علی اکبر «علیه‌السّلام» بود و آن حضرت با صدای بلند گفت: «یا حبیباه و ابن اخاه» و چنان تند به سوی او می‌‹فت که به زمین افتاد. امام حسین «علیه‌السّلام» او را گرفت و بلند کرد و به خیمه برگرداند و فرمود: ای جوانان بنی‌هاشم! نعش برادرتان علی را به خیمه ببرید. حضرت زینب «علیه‌السّلام» در این هنگام از خیمه بیرون آمد و چشمش بر قد و قامت علی اکبر «علیه‌السّلام» افتاد، بسیار گریان و پریشان شد و فریاد می‌کرد: نوردیدة برادرم، علی اکبرم … کاش من نابینا بودم و تو را بدین حال نمی‌دیدم که به خاک و خون آغشته باشی و صیحه‌ای زد و بیهوش شد.

2-یکی دیگر از موارد بیتابی حضرت زینب «علیهاالسّلام» موقعی بود که مام حسین «علیه‌السّلام» به قتلگاه جوانان نگریست و نگاهی به خیام نمود و فرمود:‌«هل من ذابٍ یذبُّ عن حرم رسول‌الله «ص» ؟وقتی صدای استغاثة امام حسین «علیه‌السّلام» بلند شد،‌صدای واویلای زنان حرم نیز برخاست و حضرت عقب خیام آمدند و فرمودند: خواهرم زینب! طفل شیرخوار را بیاوریدتا با او وداع کنم و … آنچه که می‌دانید به وقوع پیوست و حرمله «لعنت‌الله‌علیه» با تیر سه شعبه به گلوی نازنین او زد گوش تا گوش آن طفل را برید.

3-یکی دیگر از مواردی که به حضرت زینب «علیهاالسّلام» سخت گذشت آن ساعتی بود که امام حسین «علیه‌السّلام» نگاهی به خیام حرم کرد و دید که جز حضرت سجّاد «علیه‌السّلام» که بیمار بودند دیگر مردی باقی نمانده و آنگاه با صدای بلند فرمود: یا زینب یا امّ کلثوم ….. و از پردة جگر صدا زد: «علیکنّ منّی السّلام» کنایه از اینکه ای زن و بچّة من خداحافظ من هم رفتم… و در این میان گریه و زاری بانوان و اطفال شدّت گرفت.

4-مهمترین جایی که بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار سخت گذشت زمانی بود که امام حسین «علیه‌السّلام» از اسب به زمین افتاد و صورت مبارک روی خاک نهاد. حضرت زینب «علیهاالسّلام» درب خیمه ایستاده بود و این منظرة هولناک را می‌نگریست …. ناگاه با صدای بلند فرمود: مگر در میان شما یک نفر مسلمان نیست. هیچ کس جوابی نداد. حضرت زینب «علیهاالسّلام» به بالای تلّ زینبیّه رفت و مشاهده کرد که امام حسین «علیه‌السّلام» تنها و بی یاور در گودال قتله‌گاه به زمین افتاده و آن نفرین‌شدگان با نیزه و شمشیر و خنجر او را هدف قرار داده‌اند و کسانی که حربه‌ای ندارند با سنگ بر بدن عزیز زهرا «علیهاالسّلام» می‌زنند و همچنین آن‌حضرت مشاهده کرد که شمر ملعون بر روی سینة‌ امام حسین «علیه‌السّلام» نشسته و سر از بدن او جدا می‌کند. و این صحنه‌ای است که هیچ چشم را تاب دیدن آن نیست .

«اللهمّ العن اوّل ظالمٍ ظلم حقّ محمّدٍ و آل محمّد و آخر تابعٍ له علی ذلک الّلهمّ العن العصابة‌ الّتی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله، الّلهمّ العنهم جمیعاً»

و السّلام علی من اتّبع الهدی