مدرسه علمیه حضرت زینب س دهدشت
حافظان ولایت
حافظان ولایت
امام عصر و شب قدر
آن شب قدر است که در آن گروههاي به حج رونده، طاعات يا معاصي، با زندگاني يا ممات نوشته ميشود و خداوند در آن شب و روز، آنچه را ميخواهد واقع ميکند، سپس آنها را به صاحب زمين القا مينمايد.
ابن حارث به آن حضرت(ع) عرض کرد: صاحب زمين کيست؟
از شب قدر به عنوان محکمترين دليل بر وجود حجت خدا بعد از حجت ديگر و استمرار امامت تا روز قيامت ياد شده است، از اين رو، امامان(ع)، شيعيان را به احتجاج و استدلال به آن در برابر اهل سنت راهنمايي کردهاند. از حضرت امام باقر(ع) روايت شده است:
اي شيعيان، به وسيلة سورة «إنا انزلناه» احتجاج کنيد تا پيروز شويد. به خدا سوگند، که آن (سوره) حجّت خدا بر آفريدگان، بعد از رسول خدا(ص) بوده، مهتر و سرور دينتان، و غايت علم ماست. اي جماعت شيعيان، به وسيلة «حم و الکتاب المبين إنّا أنزلناه في ليلة مبارکة إنّا کنّا منذرين» احتجاج کنيد که مقصود از آن، به ويژه صاحبان امر ـ ائمه(ع) ـ بعد از رسول خدايند.1
امام صادق(ع) نيز در روايتي بلند از رسول خدا(ص)، به نقل از خداوند تبارک و تعالي ميفرمايند:
«انا انزلناه» را بخوان، در حقيقت آن نسبت تو و نسبت اهل بيتت تا روز قيامت است. 2
استدلال به شب قدر، منوط به اثبات دو امر است: اولاً، اينکه شب قدر بعد از وفات رسول خدا(ص) تا روز قيامت باقي است و اين مطلب مورد اجماع فريقين ـ شيعه و سني ـ است و از همين رو ميبينيم که بندگان خدا براي درک آن شب در هرسال ميکوشند. دلايل اين امر عبارتند از:
1. وجود صيغة مضارع که بر نزول و فرو فرستادن مستمر و مکرّر، در هر ماه رمضان دلالت ميکند.
2. کلام خداي متعال که:شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.و نفرموده که آن از هزار ماه «بهتر بود» بلکه ميفرمايد: «بهتر است».
3. کلام خداي متعال که:در آن شب فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براي هر کاري [که مقدّر شده است] فرود آيند.
نزول قرآن را با صيغة ماضي بيان نفرموده که فقط بر يک بار نزول دلالت کند، بلکه از فرود آمدن ملائکه با صيغة مضارع تعبير کرده که دلالت بر نزول مستمرّ آن دارد.
4. وجود رواياتي که بر بقا و استمرار شب قدر دلالت دارند. از جمله روايت ابوذر که ميگويد: به پيامبر خدا(ص) عرضه داشتم: اي رسول خدا، آيا شب قدر مخصوص زمان پيامبران است که [کتب آسماني] در آن شب نازل ميشوند و پس از آنکه ايشان از دنيا رفتند، برداشته ميشود؟آن حضرت(ص) فرمودند: خير، بلکه آن تا روز قيامت وجود دارد».3
امام صادق(ع) ميفرمايند: «چنانچه شب قدر برداشته شود، قرآن برداشته ميشود».4
ثانياً، ميدانيم که ملائکه امر خداوند را به همراه خود فرود ميآورند، حال سؤال اين است که ملائکه بر چه کسي فرود ميآيند؟
آيا فرود ميآيند، اما نه بر فرد؟ يا آنکه بر پادشاهان و سلاطين، يا بر ساير مردم؟
بنابراين ملائکه بر قلب انسان ـ نه فقط بر زمين ـ فرود ميآيند. در اينجا همچنين سؤال ميکنيم: آن کدام قلب است که اوامر خداوند را که به وسيلة ملائکه و روح فرود آمده پذيرا ميشود؟
پاسخ: ملائکه و روح، امر الهي را بر قلب وليالله و حجت او در زمين فرود ميآورند، زيرا تنها آن قلب شايستگي و توانايي نزول اوامر الهي را داراست. اين ولايت در عصر رسول خدا(ص) در آن حضرت متجلّي بود و همة مسلمانان متّفقاند که آن حضرت(ص) محور ليلة القدر در زمان حيات خود بودند. حال که اين مطلب پذيرفته شد، به دومين نتيجه ميرسيم که:
استمرار شب قدر در هر سال، و استمرار نزول همة امور به وسيلة ملائکه، بعد از رحلت رسول خدا(ص)، وجود جانشين و خليفة آن حضرت(ص) را، به منظور ايفاي همان نقش در شب قدر، اثبات مينمايد. از همينرو از اميرمؤمنان حضرت علي(ع) روايت شده که به ابن عباس فرمودند:
به حقيقت، شب قدر در هر سال وجود ارد، در آن شب امر همة سال نازل ميشود، و آن امر، بعد از رسول خدا(ص) صاحباني دارد.
ابن عباس عرض کرد: آنان کيستند؟ امام(ع) فرمودند: من و يازده [فرزند] از صلبام.5
و حضرت امام باقر(ع) ميفرمايند:
هر کس به شب قدر، بر خلاف نظر و رأي ما ايمان داشته باشد، صادق نيست جز آنکه بگويد آن (شب قدر) از آن ما (اهل بيت(ع)) است، و هر کس چنين نگويد به حقيقت تکذيب کننده است. خداي عزّ و جلّ بزرگتر از آن است که امر را به همراه روح و ملائکه بر کافر فاسق نازل نمايد، پس اگر بگويد که، او آن را بر خليفهاي [غير از ما] نازل ميکند، اين سخن باطل است و اگر بگويند که آن را بر هيچ کس نازل نميکند، ممکن نيست که چيزي نازل شده اما بر هيچ چيز فرود نيايد. و اگر بگويند ـ که خواهند گفت ـ
[اساساً] نازل شدني واقع نشده، در گمراهي عميق و آشکاري فرو رفتهاند.6
امير مؤمنان(ع) در بياني بلند، پس از ذکر حجج الهي، در پاسخ به سؤال کنندهاي که پرسيد:
اين حجّتها کيستند؟، فرمودند:
آنان عبارتند از: رسول خدا(ص) و جانشينان برگزيدة آن حضرت(ص)؛ با کساني که خداوند ايشان را همراه و قرين خود و رسولش ساخت و بندگان را به طاعتشان فرا خواند، چنانکه از آنان بر خويش پيمان گرفت. ايشان صاحبان امر و کساني هستند که خداوند دربارةشان فرمود: « أطيعوالله و أطيعوا الرسول و اُوليالأمر منکم؛7 [اي کساني که ايمان آوردهايد] خدا را اطاعت کنيد و پيامبر و اولياي امر خود را نيز اطاعت کنيد».
و فرمود: «و لو ردّوه إلي الرسول و إلي اُوليالأمر منهم لعلمه الّذين يستنبطونه منهم8؛ [و چون خبري حاکي از ايمني يا وحشت به آنان برسد] و اگر آن را به پيامبر و اولياي امر خود ارجاع کنند، قطعاً از ميان آنان کسانياند که [ميتوانند درست و نادرست] آن را دريابند».
شخص سؤال کننده عرض کرد: آن امر چيست؟ امام(ع) فرمودند: همان که ملائکه در شبي که همة امور(خداوند) حکيم، از قبيل: روزي، طول عمر، اعمال، زندگاني، مرگ، علم غيب آسمانها و زمين، و معجزاتي که جز براي خداوند، برگزيدگان و فرستادگان او در بين آفريدگانش امکانپذير نيست، فرو ميفرستند. آنان روي خدايند؛ که فرمود: « فأينما تولّوا فثمّ وجه الله؛9 پس به هر سو رو کنيد آنجا روي خداست. (از جملة) [آنان بقيتالله]، يعني حضرت مهدي(ع) است که هنگام پايان [روزگار] اين [دنيا] ميآيد و زمين را از قسط و عدل لبريز مينمايد، همان طور که از ظلم و ستم مملو شده باشد. و از نشانههاي او غيبت و کتمان در وقت فراگير شدن طغيان و فرا رسيدن انتقام است.
و اگر مورد خطاب اين امر در کلام خداوند، منحصراً پيامبر(ص) و نه غير ايشان بود، ميبايست به وسيلة فعل ماضي دالّ بر عمل غير دائمي بيان ميشد، نه به صورت مستقبل، يعني ميفرمود: «نزلت الملائکة؛ ملائکه نازل شدند». و «فرق کلّ امرٍ حکيمٍ؛ هر کاري، [به نحو] استوار فيصله يافت» و نميفرمود:
« لا تنزّل الملائکة؛ ملائکه نازل ميشوند» و «يفرق کلّ امرٍ حکيمٍ؛ هر کاري [به نحو] استوار فيصله مييابد».10
از وجود ارتباط ميان امامت و شب قدر، اين نتايج به دست ميآيد:
1. وجود حجت خدا در هر عصر؛ علامه مجلسي(ره) در اين باره ميگويد: «محتواي سورههاي دخان و قدر بر اين امر دلالت دارد که حُکم نازل شده از نزد خداوند سبحان، در شب قدر، حکم يقيني، حتمي و واقعي است، و ناگزير از وجود فردي آگاه و عالم نسبت به آن حکم هستيم، زيرا در غير اين صورت، فايدهاي بر فرو فرستادن آن حکم، مترتّب نيست. عالم به آن حکم، شخصي غير از امام معصوم(ع) تأييد شده از جانب خداوند سبحان نيست. بنابراين، وجود امام واجبالاطاعه، عالم به همة امور دين در هر زماني، تا هنگامي که تکليف شرعي باقي است، لازم و ضروري است».11
2. شمول ولايت ائمه(ع) بر همة مخلوقات؛ زيرا ايشان جايگاه نزول اوامر الهي مربوط به زندگاني بشر توسط ملائکهاند. به بيان ديگر، اوامر خداوند بر صاحبان امر ـ بعد از رسول خدا(ص) نازل ميشود.12
از حضرت امام باقر(ع) در بارة اين کلام خداي تعالي که: «فيها يفرق کلّ أمرٍ حکيمٍ» روايت شده است که:
هر آينه، در شب قدر تفسير امور هر سال بر وليّ خدا نازل ميشود؛ بخشي از آن امور مربوط به امور شخصي وي، و بخش ديگر مربوط به امور مردم است.13
همچنين حضرت امام صادق(ع) ميفرمايند: آن شب قدر است که در آن گروههاي به حج رونده، طاعات يا معاصي، با زندگاني يا ممات نوشته ميشود و خداوند در آن شب و روز، آنچه را ميخواهد واقع ميکند، سپس آنها را به صاحب زمين القا مينمايد.ابن حارث به آن حضرت(ع) عرض کرد: صاحب زمين کيست؟
امام(ع) فرمودند: صاحب شما».14
3. علم امامان(ع) از جانب خدا افاضه ميشود؛ ابابصير نقل ميکند، که از امام صادق(ع) شنيدم که فرمودند: «اگر بر [علم] ما افزوده نشود، به افول ميرويم».عرض کردم: فدايتان شوم، آيا از آنچه نزد رسول خدا(ص) نيست هم بر علم شما افزوده ميشود؟
امام(ع) فرمودند: «اگر چنين باشد، [ابتدا] پيامبر(ص) آورده و از آن آگاه ميشود، سپس حضرت علي(ع)، و سپس يکي پس از ديگري، تا آنکه به صاحب اين امر برسد».15
سليمان ديلمي ميگويد، به حضرت صادق(ع) عرض کردم: بارها از شما شنيدهام که فرموديد: «اگر بر [علم] ما افزوده نشود به افول ميرويم». امام(ع) فرمودند: «احکام حلال و حرام را خداوند در کاملترين صورت آن بر پيامبر خود(ص) نازل فرمود و امام بر حلال و حرام، چيزي نميافزايد».
عرض کردم: پس منظور از آن زيادي چيست؟ فرمودند: «در چيزهاي ديگر، غير از حلال و حرام».
عرض کردم: آيا چيزي بر شما افزوده ميشود که از رسول خدا(ص) پوشيده بوده و از آن حضرت آگاه نبوده است؟ فرمودند: «خير، علم فقط از نزد خداي متعال خارج ميشود، پس فرشتهاي آن را به سوي رسولخدا(ص) برده، ميگويد: اي محمّد، پروردگارت تو را به چنين و چنان فرمان ميدهد، آنگاه آن حضرت(ص) ميفرمايند: آن را به سوي علي ببر، و آن را به علي(ع) ميرساند. آنگاه حضرت علي(ع) ميفرمايند: آن را به سوي حسن ببر. و همچنان به سوي [امامان(ع)] يکي بعد از ديگري ميرود تا به ما ميرسد. محال است که يکي از ائمه(ع) چيزي را بداند که رسول خدا(ص) و امامان قبل از او آن را ندانند».16
4. ولايت امامان(ع) در شب قدر مقدّر ميشود؛ اميرمؤمنان(ع) دراينباره به نقل از رسول خدا(ص) ميفرمايند:
«اي علي، آيا معناي ليلةالقدر را ميداني؟ گفتم: خير، اي رسولخدا، فرمودند: به حقيقت خداوند، در آن همة آنچه تا روز قيامت واقع خواهد شد را تقدير مينمايد، و از جمله آنچه مقدّر ميشود، ولايت تو و ولايت امامان(ع) از فرزندانت تا روز قيامت است».17
همچنين امام صادق(ع) فرمودند: «آن شبي است که آسمانها و زمين و ولايت اميرالمؤمنين در آن مقدّر شد»18.
5. همانطور که بيشتر مردم از قدر و منزلت شب قدر ناآگاهاند، و از شناخت آن باز داشته شدهاند؛ همين طور آنان از شناخت و معرفت يافتن نسبت به اهل بيت(ع) نيز باز داشته شدهاند، و جز خداوند متعال کسي آنان را به حقيقت معرفتشان نشناخته است. مردم تنها بخشي ناچيز از ظاهر ايشان را ميشناسند.
روايت حضرت امام باقر(ع) نيز به همين مطلب اشاره ميکند که فرمودند:
در حقيقت فاطمه(س)، همان ليلةالقدر است. هر کس فاطمه را به حقيقت معرفتش بشناسد، به تحقيق شب قدر را درک کرده است. همانا آن حضرت(س) فاطمه ناميده شد، زيرا خلايق از معرفتش باز داشته شدهاند. نبوت هيچ پيامبري کامل نشد، تا آنکه به فضيلت و محبّت آن حضرت اقرار نمود. او صديقة بزرگ است و اعصار نخستين بر مدار معرفت و شناخت او چرخيده است.19
******************************************************************
پينوشتها:
1. تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 635.
2. همان.
3. همان، ص 620.
4. همان، ص 621.
5. همان، ص 619.
6. همان، ص 638.
7. سورة نساء (4)، آية 59.
8. سورة نساء (4)، آية 83.
9. سورة بقره (2)، آية 115.
10. تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 626.
11. مرآة العقول، ج 3، ص 79.
12. جهت آگاهي دربارة «ولا\ الامر = صاحبان امر» به موضوع «ولايت» مراجعه کنيد.
13. تفسير نورالثقلين، ج4، ص 622.
14. همان، ص 625.
15. اهل البيت، ص 231.
16. همان.
17. همان، ص 629.
18. همان، ص 617.
19. علوي، فاطمةالزهراء(س) ليلةالقدر، ص 7.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مدرسه حضرت زينب سلام الله دهدشت در 1391/05/19 ساعت 07:06:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1391/07/03 @ 03:06:18 ب.ظ
مخلصی [عضو]
با سلام
ایام نور و شادی مبارک باد
نظرات سازنده شما موجب بهبود وبلاگ ها می شود.
منتظر دیدار شما در فضای مجازی هستیم
متشکرم
1391/05/20 @ 09:15:01 ب.ظ
جانقلیان [عضو]
رسول خدا (ص)
هرکه شب قدر را زنده بدارد تا سال دیگر عذاب از او دور می گردد . . .
خدایا در این شبهای قدر قدم هایی را که برایم بر می داری بر من آشکار کن
تا در هایی را که به سویم میگشایی ندانسته نبندم
و در هایی را که به رویم میبندی به اصرار نگشایم . . .
التماس دعا